-
۵۴۷۶
یهود مذهب است یا نژاد؟
یهودی کیست؟ به چه کسی یهودی اطلاق می شود؟ یهودی بودن ریشه در نژاد دارد یا مذهب و عقیده؟ آیا انتساب نژاد پرستی به آیین یهودیت یک تهمت نارواست؟ این ها سوالاتی بس عمیق و ریشه دار بوده و پاسخ به آن ها و نیز «تعریف فرد یهودی» همواره مورد اختلاف ادیان شناسان، یهود پژوهان و حتی علما و فقهای یهود بوده است. در این مقاله بر آنیم تا تعاریف گوناگون از لفظ «یهودی» را بیان کنیم و آنگاه با ذکر مستنداتی از تورات، تلمود و قرآن کریم تعریف دقیق و روشنی از نژاد و هویت «یهودی» ارائه کنیم.
تاریخچه نژاد یهود
ریشه ی دین یهود، مسیحیت و اسلام به حضرت ابراهیم باز می گردد لذا این ادیان را ابراهیمی می نامند. حضرت ابراهیم مطابق عهد عتیق، فرزند تارح از نسل سام، پسر حضرت نوح می باشد. ابراهیم از «هاجر» صاحب فرزندی به نام «اسماعیل» (فرزند اول) و از «ساره» صاحب فرزندی بنام «اسحاق» (فرزند دوم)[3] شد.
پیامبر اسلام و بسیاری از پیامبران ما قبل ایشان از نسل اسماعیل (ع) می باشند. موسی و قوم بنی اسرائیل و پیامبران یهودی همگی از نسل اسحاق هستند. حضرت اسحاق، پدر یعقوب است. یعقوب، دارای 12 فرزند بود و به سبب لقب ایشان (اسرائیل)، فرزندان ایشان به بنی اسرائیل شناخته می شدند. دوازده فرزند او به ترتیب رئوبن، شمعون، لاوی، یهودا، یساکار، زبولون، دان، نفتالی، اشیر، جاد، یوسف و بنیامین نام داشتند.
یوسف پس از به قدرت رسیدن در مصر، تمام بنی اسرائیل را به مصر برد و به آن ها املاک و اراضی بخشید. پس بنی اسرائیل در مصر ساکن شد و با شرایط مساعد موجود و افزایش زاد و ولد در این قوم، از هر فرزند یعقوب قبیله ای بزرگ تشکیل گردید و علی الوصف قوم بنی اسرائیل به 12 قبیله بزرگ تبدیل شد که به قبائل اسباط 12 گانه مشهورند. فراعنه پس از یوسف به بنی اسرائیل سخت می گرفتند. پس خداوند منجی و پیامبر معروف بنی اسرائیل، حضرت موسی را برای نجات این قوم فرستاد. موسی از قبیله لاوی (فرزند سوم یعقوب) بود. پیامبران بنی اسرائیل پس از موسی یک به یک آمدند و به تدریج قوم بنی اسرائیل پراکنده شد فوقع ما وقع.
یهودی از نظر نژاد
نژاد یهودی از اسحاق (ع) فرزند دوم ابراهیم (ع) آغاز می شود و تمام نسل او را شامل می شود. حتی اگر فردِ دارای نژاد یهودی از دین یهودیت برگشته و به آن اعتقادی نداشته باشد، به یهودی بودن او ایرادی وارد نیست و باز هم یهودی محسوب می شود. بر اساس آموزه های تلمود، نژاد یهود از طریق مادر انتقال می یابد. به عبارتی برای یهودی بودن فرد کافی است که مادر او یهودی باشد ولو اینکه پدرش غیر یهودی باشد. متقابلا اگر مادر غیر یهودی باشد ولو اینکه پدر یهودی باشد فرزند غیر یهودی به حساب می آید.[1]
البته تعاریف دیگری برای نژاد یهود نیز آمده است. آلمان نازی بدلیل خصومت با یهودیان از آن ها سلب تابعیت می کرد. طبق قوانین نژادی نازیستی که به قوانین نورنبرگ (Nuremberg Laws) معروف شد، «یهودی» فردِ دارایِ اعتقاداتِ مذهبیِ خاص تعریف نمی شد؛ بلکه هر کس که سه یا چهار جد یهودی داشت، یهودی قلمداد می شد؛ بدون توجه به اینکه این فرد خود را یهودی معرفی می کرد یا نه؛ و یا اینکه به جامعه مذهبی یهودیان تعلق داشت یا خیر. این فرد حتی اگر تغییر دین هم می داد باز هم یهودی بشمار می رفت.
یهودی از نظر دین و مذهب
به عقیده برخی علما و فرق یهودی افراد غیر یهودی تحت شرایط خاص و انجام برخی اعمال و احکام (مثل ختنه؛ ولو اینکه فرد بالغ باشد) می توانند با تغییر دین و پیوستن به دین یهود، در زمره یهودیان در آیند و از امتیازات آن ها بهره مند گردند. برخی دیگر از علمای یهود، «دین یهود» را مترادف با «نژاد یهود» دانسته و ورود غیر یهود به دین یهود را ممنوع و نامشروع می دانند. من باب نمونه موسی مندلسون، سرخاخام برلین در قرن 18 در نامه ای به فردی مسیحی بنام لاواتر چنین می گوید:
«مطابق اصول دین خود، من اجازه ندارم بکوشم تا کسی را که در سنت اسرائیل بدنیا نیامده پیرو آن گردانم. این روحیه تبلیغی (تبلیغ دین یهود)... به کلی با یهودیت بیگانه است. همه رَبی ها[2] یکصدا قائل اند که قوانین مکتوب و شفاهی که اساس دین وحیانی ماست فقط بر افراد دین ما الزامی است.»
نژاد و دین یهود از دیدگاه قرآن کریم
برخی معتقدند قرآن کریم برای تفکیک بین نژاد یهودیان و آیین یهودیت از دو اصطلاح «الیهود» و «بنی اسرائیل» استفاده میکند به این صورت که هر گاه میخواهد از اولاد اسحاق (ع) نام ببرد و آنان را از جهت نژادی مورد اشاره قرار دهد، از لفظ «بنی اسرائیل» استفاده میکند و هر گاه میخواهد از این افراد به عنوان پیروان یک آیین نام ببرد از اصطلاح «الیهود» بهره میگیرد.
برخی از محققین نیز لفظ «یهود» را اعم از «بنی اسرائیل» دانسته و بیان داشته اند: «از آنجایی که افرادی از اقوام دیگری مانند عرب، فارس و روم به بنی اسرائیل پیوسته اند و به آن ها نیز یهودی اطلاق می گردد، پس یهود اعم از بنی اسرائیل است و شامل یهودیان اسرائیلی و غیر اسرائیلی می گردد.»[3] اما با نگاهی ظریف تر در می یابیم که در قرآن طرفِ مقابل عهد خداوند، بنی اسرائیل ذکر شده نه پیروان آیین یهود. چنانکه خداوند متعال می فرماید: «اى بنی اسرائیل نعمت هایم را که بر شما ارزانى داشتم به یاد آرید و به پیمانم وفا کنید تا به پیمانتان وفا کنم و تنها از من بترسید.» (بقره: 40) با تکیه بر تصریح این آیه، دال بر تعهد بنی اسرائیل – و نه پیروان یهودیت- به عهد الهی، ما معتقدیم عهد الهی و بالتبع آن شریعت یهودی و در معنای اعم آن، دین یهود مختص به بنی اسرائیل است. بر این اساس از نگاه قرآن کریم، یهود و بنی اسرائیل مترادف می باشند. موید این ادعا، آیاتی از قرآن کریم است که بیان می دارد تنها پیامبر خاتم دعوت جهانی داشته[4] و سایر انبیا از جمله انبیای بنی اسرائیل دعوتشان متوجه قوم خودشان بوده است.
نژاد و دین یهود از منظر تورات
مطابق آیات متعدد تورات، خداوند سرزمین موعود (نیل تا فرات) را به نسل ابراهیم وعده می دهد و تورات صراحتا نقل می کند که «در آن روز، خداوند با ابراهیم عهد بست و گفت: این زمین را از نهر مصر (نیل) تا به نهر عظیم، یعنی نهر فرات، به نسل تو بخشیدهام»[5]
خداوند عمل به این وعده را مشروط به رعایت اوامر و نواهی و وصایای الهی بر می شمارد و به اسحاق ابن ابراهیم می فرماید: «تو را برکت خواهم داد، زیرا که به تو و نسل تو تمام این زمین را میدهم و سوگندی را که با پدرت ابراهیم خوردم، استوار خواهم داشت. و نسل تو را مانند ستارگان آسمان کثیر گردانم، و تمام این زمین ها را به نسل تو بخشم، و از نسل تو تمام امت های جهان برکت خواهند یافت. زیرا که ابراهیم قول مرا شنید، و وصایا و اوامر و فرایض و احکام مرا نگاه داشت.» [6]
چنانکه ملاحظه می گردد، خدای یهود، وعده سرزمین موعود را به نسل اسحاق داده و شرط عمل به این وعده را، رعایت اوامر و نواهی و در معنای خاص آن، عمل به «شریعت» از سوی نسل اسحاق ذکر کرده است. پس تمام اعمال و دستورات الهی، و در یک کلمه «دین و شریعت یهودی» مختص نسل اسحاق می باشد و قابل تعمیم به اغیار نیست. چنانکه تورات، «بنی اسرائیل» را فرزندان خدا می خواند و این قوم را «قوم مقدس» بر می شمارد و می گوید: «شما پسران یهوه، خدای خود هستید، پس برای مردگان، خویشتن را مجروح نکنید، و موی بین چشمان خود را نتراشید. زیرا تو براى یهوه، خدایت، قوم مقدس هستى، و خداوند تو را براى خود برگزیده است تا از تمام امت هایى که بر روى زمین اند به جهت او قوم خاص باشی.» (تثنیه14: 1-2)
نقصان تعریف نژاد یهودی در دنیای امروز
طبق تعاریف تورات، تلمود، قرآن کریم و منابع دینی یهود و اسلام، «دین یهود» متعلق به «نژاد یهود» بوده و مختص به نسل اسحاق(ع) است. اما این تعریف سنتی از «یهود»، امروزه عملاً تغییر یافته و می بینیم که بسیاری از یهودیان دنیا یا نژاد یهودی ندارند و یا کمترین خصوصیات ژنتیکی نژاد یهود را دارا می باشند. همچنین وجود یهودیان سیاه پوست، چینی و هندی نشان دهنده این نکته است که برخی یهودیان از نژاد های غیر یهود به این دین پیوسته اند و این روند همچنان ادامه دارد.
برخی برای رفع نقص از تعریف سنتی، تعریف جدیدی ارائه کرده و اطلاق لفظ «یهودی» را بر شهروندان رژیم اشغالگر قدس پیشنهاد کرده اند. البته در این تعریف نیز تکلیف یهودیان غیر اسرائیلی نامشخص بوده و تعریف جامع و مناسبی بنظر نمی رسد.
تعریفی تلفیقی از مذهب و نژاد یهودی
همانطور که گذشت برخی اصل را، بر یهودی بشمار آوردن «غیر یهودیان تغییر دین داده» می گذارند و بدین نحو سعی دارند تعاریف تورات را تفسیر و تغییر دهند و تعریفی نو ابداع کنند. لیکن حقیقت آن است که مبنا، ملاک و اصل، تورات است و برای یافتن پاسخ این سوال که «یهودی کیست؟» باید به تورات رجوع کنیم. حوادث، گذر زمان و تغییرات ژنتیکی خللی بر نص تورات وارد نکرده و ورود غیر یهودیان موجب تعویض قوانین نژادی تورات نمی گردد.
طبق بیان صریح تورات، «یهود» فقط به نسل اسحاق(ع) اطلاق می شود و غیر یهودیان نمی توانند در آن داخل شوند به عبارت دیگر طبق متن تورات غیر یهودیانی که تغییر دین داده اند را نمی توان در این زمره بشمار آورد. برای رفعِ مشکلِ«یهودیانِ نو کیش» باید دسته جدیدی تعریف نموده و آن ها را «ملحقین به یهود» نام گذاری کرد. به نظر می رسد پذیرش یهودیِ نوکیش - که عملی مخالف با تورات به شمار می رود- نوعی سیاست از سوی بزرگان یهود، برای رفع اتهامِ نژاد پرستی از دین یهود می باشد. با این وجود واقعیت ها، حقیقت ها را تغییر نمی دهند و حقیقت آن است که دین یهود، یک دین کاملا نژادی بوده و پیوستن غیر یهودیان به دین یهود بر خلاف نص تورات است. شایان ذکر است که تلمود نیز «ملحقین به یهود» را «یهودی» نمی شمارد و احکام آنان را تحت عنوان «متهود» (= یهودی شده، به یهود پیوسته) آورده که موید نظریه ماست.
[1]. باورها و آیین های یهودی، الن انترمن، ترجمه رضا فرزین،ص 30 و 31
[2]. به شاخه ای از مفسران و اندیشمندان یهودی، «ربی» می گویند.
[3]. المساله الیهودیه، عبدالله حسین، ص 18
[4]. بگو اى مردم من پیامبر خدا به سوى همه شما هستم همان [خدایى] که فرمانروایى آسمانها و زمین از آن اوست هیچ معبودى جز او نیست که زنده می کند و می میراند پس به خدا و فرستاده او که پیامبر درس نخوانده اى است که به خدا و کلمات او ایمان دارد بگروید و او را پیروى کنید امید که هدایت شوید. (اعراف: 158)
[5]. پیدایش15: 18، در پیدایش24 :7 نیز خداوند قول کنعان (فلسطین اشغالی) را به نسل ابراهیم می دهد و می گوید: «این زمین را به نسل تو خواهم داد»
[6]. پیدایش26: 3، پیش از اسحاق، یهوه عین همین عبارت را به ابراهیم نیز گفته است. در پیدایش22: 17 چنین می خوانیم که خداوند به ابراهیم فرمود: «هر آینه تو را برکت دهم، و نسل تو را کثیر سازم، مانند ستارگان آسمان، و مثل ریگ هایی که برکناره دریاست. و نسل تو دروازههای دشمنان خود را متصرف خواهند شد. و از نسل تو، تمام امت های زمین برکت خواهند یافت، چون که قول مرا شنیدی.»