-
۳۷۴۸
در این فصل ذیل سه گفتار تاریخ بنی اسرائیل از لحظه ی اتمام آخرین عذاب از عذاب های 6 گانه، تا خروج کامل ایشان و عبور از دریای سرخ را مورد مطالعه قرار خواهیم داد. در ذکر این روایات تاریخی تورات و قرآن باهم اختلافاتی دارند. ما در این فصل این اختلافات را برجسته نموده و با تحلیل میزان صحت و سازگاری آن ها با عقل میزان اعتبار تورات و قرآن را سنجیده و باهم مقایسه کرده ایم.
نحوه خروج بنی اسرائیل از مصر
پس از نزول آخرین عذاب الهی که به روایت قرآن «خون شدن نیل» بود و به روایت تورات «مرگ نخست زاده فرعون و فرعونیان»، مقدمات خروج موسی و بنی اسرائیل از مصر فراهم شد. تورات می گوید که فرعون اجازه ی خروج بنی اسرائیل را داد (خروج12: 31) و هنگام خروج بنی اسرائیل از این تصمیمش پشیمان شد و تصمیم گرفت که با لشکریانش موسی و قوم او را نابود کند. (خروج14: 5-9) در این باره قرآن روایت متفاوتی را می گوید و چنین بیان می دارد که موسی به دستور خداوند، شبانه و بدون اطلاع قبلی فرعون اقدام به خارج نمودن بنی اسرائیل از مصر نمود و هنگامی که فرعون از این واقعه خبر دار شد سپاهیانش را روانه کرد تا آن ها را به قتل برسانند. (سوره طه/ 77و78)
تورات و قرآن در بیان داستان خروج بنی اسرائیل از مصر اختلافاتی دارند.
این اختلافات حقانیت یکی از این دو کتاب را اثبات می کند. در ادامه این اختلافات را زیر ذره بین خواهیم برد.
تحلیل اختلاف روایت تورات و قرآن
از آنجایی فرعون فردی مستبد، خودخواه و خودکامه بوده و مشاهده ی بسیاری از معجزات الهی نظیر «ید بیضاء»، «اژدها شدن عصا»و «عذاب های 6 گانه» در دل او هیچ اثری نکرده و او را از تصمیماتش نسبت به انکار نبوت موسی بازنگردانده است، بعید بنظر می رسد که او با وجود این همه خودخواهی اجازه ی خروج بنی اسرائیل را داده باشد. این درحالیست که هر یک از این معجزات به تنهایی، سخت ترین انسان ها را نسبت به حقانیت موسی قانع می ساخته است. انکار نبوت موسی توسط فرعون پس از دیدن هر معجزه، قساوت قلب او را بیشتر می کرده و لحظه به لحظه دلش را نسبت به حقیقت کور تر می ساخته، و لذا محال است که فرعون از مواضعش عقب نشینی کرده باشد.
چنانچه تورات در ابواب مختلف سفر خروج، در 21 آیه ی مختلف بیان می دارد دل فرعون نسبت به بنی اسرائیل سخت تر و سخت تر می شده و در 11 آیه از این 21 آیه خود خدا می گوید که می خواهد با معجزات بیشتر، دل فرعون را نسبت به بنی اسرائیل سخت و قسی گرداند. (آدرس این 21 آیه در ذیل مقاله آمده است.)* همانطور که ذکر شد معجزات و عذاب های الهی لحظه به لحظه قلب فرعون را نسبت به حقیقت کورتر می ساخته و هر ثانیه احتمال پذیرش حق و اعطای آزادی به بنی اسرائیل توسط فرعون را، به صفر نزدیک تر می کرده و لذا چگونه ممکن است که فرعون راضی به آزادی بنی اسرائیل شده باشد؟
از سوی دیگر در تورات چنین آمده که پس از خروج بنی اسرائیل از شهر، « به پادشاه مصر گفته شد که قوم فرار کردند...»(خروج14: 5) سخن اینجاست که اگر فرعون خود اجازه خروج به بنی اسرائیل داده پس چرا تورات از لفظ «فرار» استفاده کرده است؟؟ وقتی فرعون، خود دستور به خروج می دهد که دیگر بیرون رفتن از مصر ، فرار به حساب نمی آید. فرار یعنی خروج بدون اجازه و اطلاع رسانی قبلی. لذا یکی از ایراداتی که می توان به تورات در این زمینه گرفت همین نکته است که بنی اسرائیل یا با اجازه و بطور قانونی از مصر خارج شده یا بدون اجازه اقدام به فرار کرده اند که ظاهرا تورات در این زمینه تناقض گویی کرده.
بنظر می رسد کاتبان تورات، این را می دانسته اند که پس از عذاب های نازل شده بر مصریان، موسی و بنی اسرائیل به طریقی از مصر خارج شده اند و فرعون پس از مدتی به آن ها حمله کرده، اما این را نمی دانسته اند که موسی با اجازه فرعون خارج شده یا بی اجازه ی او؟ و همچنین نمی دانسته اند که چرا فرعون پس از خروج بنی اسرائیل به آن ها حمله نمود؟ کاتبان تورات از دو سر رشته ی ماجرا با خبر بوده اند اما اتفاقات فیمابین این دو راس را نمی دانسته اند و با گمانه زنی و احتمال این دو نقطه را به هم وصل کرده اند. آن ها احتمال داده اند که فرعون پس از دیدن آن همه عذاب بالاخره مجبور به تسلیم شده و خود اجازه خروج داده، و پس از خروج بنی اسرائیل احتمالا بدلیل فشار روحی بالا پشیمان شده و تصمیم به نابودی آن ها گرفته است؛ و بر همین اساس این کاتبان اقدام به داستان پردازی و دستبرد در متن تورات کرده اند.
اما در مورد روایت قرآن که می گوید بنی اسرائیل از مصر گریخته و پس از فرار ایشان فرعون مطلع گشته و سپاهش را روانه می کند، باید اذعان داشت که این روایت نسبت به آنچه که در تورات آمده، از پشتوانه ی عقلی و میزان خرد بیشتری برخوردار است. اینکه بنی اسرائیل شبانه از مصر بگریزند و فرعون پس از مطلع شدن به آن ها یورش ببرد کاملا پذیرفتنی و معقول است.
مطابق آیات تورات و قرآن موسی عصای خود را به دریای سرخ زد و دریای سرخ در پی آن برای عبور بنی اسرائیل شکافته شد.
شکافت دریای سرخ؛ آخرین حجت برای فرعون
در ادامه، فرعون و لشکریانش به دنبال بنی اسرائیل روانه می شوند و بنی اسرائیل به رهبری موسی راه منتهی به دریای سرخ را در پیش می گیرد. با طلب درخواست موسی از خداوند، به او وحی می شود که عصایش را به دریا بزند. موسی چنین می کند و به اذن خدا دریا می شکافد. بدین ترتیب موسی قومش را از دریا به آن طرف ساحل روانه می کند و در همین هنگام فرعون و سپاهیانش فرا می رسند. آن ها چنان در تاریکی های حق ناپذیری فرو رفته بودند که دیدن شکافت دریا حاصل دو دیواره ی ایستاده از آب، نیز در دل آن ها اثر نکرد و باز هم به حقانیت موسی ایمان نیاوردند و به تعقیب بنی اسرائیل وارد عرصه ی دریا شدند.
پس از عبور بنی اسرائیل از دریا، به اذن خدا شکاف دریا برداشته شد و کوهی از آب از دو جهت بر سر فرعون و سپاهیانش که در میان شکاف دریا بسوی بنی اسرائیل می تاختند، فرود آمد و همه آن ها هلاک شدند. بدین ترتیب موسی و بنی اسرائیل با الطاف الهی از دریای سرخ گذشته و وارد دوران جدیدی شدند. درباره ی هلاکت فرعون در تورات و قرآن اتفاق نظر دارند. (رجوع کنید به: خروج14 :31 و تثنیه11: 4 و همچنین در قرآن 136 سوره اعراف)
* . رجوع کنید به «خروج4: 21» و «خروج7: 3و13و14و22» و «خروج8: 15و19و32» و «خروج9: 7و12و34و35» و «خروج10: 1و20و27» و «خروج11 : 10» و «خروج13: 15» و «خروج14: 4و8و17»
این پست از سلسله مطالب تاریخ یهود نوشته سید ابوالفضل ساقی می باشد.
برای مطالعه بخش های دیگر، روی عبارت تاریخ یهود کلیک کنید.