طبقه بندی محتوایی تلمود
معمولاً مطالب تلمود به دو بخش هلاخا[1] و اگادا[2] طبقهبندی میشود. هلاخا واژهای عبری به معنای قوانینِ غیرمکتوب است که در اصطلاح «تفسیر شریعت» خوانده میشود و دربارۀ احکام شرعی و حقوقی است. اگادا نیز در لغت به معنای داستان است و در اصطلاح به هر آنچه در تلمود که هلاخا نباشد اطلاق میگردد. بهطور کلی، اگادا شامل امثله یا داستانهایی است که برای رفع ابهام ذکر شدهاند. در تلمود در 63 رساله به تشریع و تبیین شریعت یهودی پرداخته شده است. این رسالهها در 6 سدر[3] زیر طبقهبندی میشوند: زراعیم،[4] موعد،[5] ناشیم،[6] نزیقین،[7] قداشیم[8] و طهاروت.[9]
این 6 سدر متشکل از 63 رساله و در قالب 523 فصل به شرح ذیل طبقه بندی شده است:
- سدر زراعیم (احکام کشاورزی) مشتمل بر 11 رساله
- سدر موعد (احکام اعیاد) مشتمل بر 12 رساله
- سدر ناشیم (احکام بانوان) مشتمل بر 7 رساله
- سدر نزیقین (احکام حقوقی و کیفری) مشتمل بر 10 رساله
- سدر قداشیم (احکام معبد) مشتمل بر 11 رساله
- سدر طهاروت (احکام طهارات و نجاسات) مشتمل بر 12 رساله

**نمایی از یک سوفر (کاتب) درحال نگارش**
تلمود، کتاب قانون یهود
تلمود در ابتدا کتاب قانون نبود بلکه کتاب آموزشی مدارس بود. اما بهتدریج به کتاب قانون تبدیل شد و همه ملزم به اجرای دستورات آن شدند. در تورات دستور داده شده است که از کاهنان اطاعت باید کرد:
«و برحسب فتوایی که ایشان (کاهنان) از مکانی که یَهُوَه[10] برگزیند برای تو بیان میکنند عمل نما. و هوشیار باش تا موافق هر آنچه به تو تعلیم دهند عمل نمایی. موافق مضمون شریعتی که به تو تعلیم دهند و مطابق حکمی که به تو گویند عمل نما و از فتوایی که برای تو بیان میکنند به طرف راست یا چپ تجاوز نکن. و شخصی که از روی تکبر رفتار نماید و کاهنی را که به حضور یَهُوَه خدایت به جهت خدمت در آنجا میایستد یا داور را گوش نگیرد آن شخص کشته شود. پس بدی را از میان اسرائیل دور کردهای».[11]
علمای یهود این آیه را چنین تفسیر میکنند که همه باید از دستورات سنهدرین و فتاوای تلمود اطاعت کنند. بهتدریج این نظریه قوت گرفت و بحث «دو شریعتی» پیش کشیده شد. علمای یهودی معتقد بودند برای دستیابی به سعادت، باید دو منبع دینی یعنی شریعت کتبی[12]و شریعت شفاهی[13] را با هم فراگرفت. از نظر آنان تورات و سنت شفاهی (تلمود) لازم و ملزوم یکدیگرند. حتی برخی در دیدگاهی افراطیتر، چنین نتیجه گرفتهاند که تلمود، جایگاهی مساوی و حتی بالاتر از تورات و عهد عتیق دارد. این دسته از حاخامها تمسک به تورات را بدون توجه به تلمود، مصداق بیدینی دانسته و تعالیم تلمود را همتراز با تعالیم تورات شمردهاند.
یکی از توجیهاتی که نشان میدهد اعتبار احکام تلمود و تورات یکسان است، منشأ واحدِ این احکام است؛ زیرا میشنا در واقع، قوانین وحیانی خداوند به موسی است که وی آنها را شفاهاً به نسل پس از خود منتقل کرده است. لذا اوامر و نواهیِ آن، وجوب شرعی و الزامی دارد و از این حیث، با دستورات تورات برابر است. بنابراین، عمل به تعالیم تورات، کافی و نجاتدهنده نیست و باید به تعالیم میشنا نیز عمل شود. از این رو، نظر غالب علمای یهود بر قانونی و الزامآور بودن تعالیم و قوانین تلمود دلالت دارد.

**چاپ و نشر ترجمه عربی تلمود بابلی برای اولین بار توسط مرکز مطالعات خاورمیانه اردن**
جایگاه تلمود در میان یهودیان و مسیحیان
همۀ فرقههای یهودی عقیدۀ فوق دربارۀ میشنا را نمیپذیرند، بلکه برخی آن را رد میکنند و برخی از جمله فرقۀ قرائیم به مقابله و نقد تقدس میشنا و سایر تفاسیر میپردازند. منشأ اصلی اختلافِ دو فرقۀ اصلی یهودیت، یعنی فرقۀ فریسیان که تورات را تفسیرپذیر میدانند، و فرقۀ صدوقیان که عقیدهای مخالف آن دارند، در همین موضوع نهفته است. یکسان دانستنِ احکام خدا با احکام و تفاسیر حاخامها زمینۀ تحریف در حقایق دینی را فراهم آورد و علاوه بر بیاعتمادی به احکام دینی، باعث پیدایش فرقههای دینی شد،
اما باید گفت نظر اخیر پذیرفتنی نیست و بررسی منابع مسیحی بهویژه اناجیل، خلاف آن را نشان میدهد. در این منابع بارها از گفتوگوی حضرت مسیح با فریسیان سخن رفته است و او در تمام این موارد، هیچگاه تفسیر آنان از تورات را تکذیب نکرد بلکه آنها را به دلیل عمل نکردن به تفاسیرشان نکوهید. بهعلاوه، او پیروان خود را به اطاعت از تفاسیر حاخامها - و نه سیرۀ ایشان - فرامیخواند:
«آنگاه عیسی خطاب به مردم و شاگردانش فرمود: علمای مذهبی و فریسیان بر کرسی موسی نشستهاند و احکام او را تفسیر میکنند. پس آنچه به شما تعلیم میدهند، به جا آورید، اما هیچگاه از اعمالشان سرمشق نگیرید، زیرا هرگز به تعالیمی که میدهند، خودشان عمل نمیکنند. ایشان احکام دینی را همچون بارهای سنگینی بر دوش شما میگذارند، اما خودشان حاضر نیستند آنها را به جا آورند. هر کاری میکنند، برای تظاهر است. دعاها و آیههای کتاب آسمانی را مینویسند و به بازویشان میبندند، و دامن رداهایشان را عمداً بلندتر میدوزند تا جلب توجه کنند و مردم آنان را دیندار بدانند. چقدر دوست میدارند که در میهمانیها ایشان را در صدر مجلس بنشانند، و در عبادتگاهها همیشه در ردیف جلو قرار گیرند. چه لذتی میبرند که مردم در کوچه و خیابان، ایشان را تعظیم کنند و به آنان «آقا» و «استاد» گویند. اما شما چنین القابی را از مردم نپذیرید، چون شما یک استاد دارید و همۀ شما با هم برابر و برادرید».[14]
بااینکه از آیات فوق بهخوبی برمیآید که مسیح تعالیم میشنا را تصدیق کرده است، علمای مسیحی بارها دستور به نابود ساختن آن دادند. گزارشهای فراوانی هست که در قرون وسطی، عوامل کلیسا تلمود را میسوزاندند.
[1]. Halakha.
[2]. Agada.
[4]. Zeraim.
[5]. Mo'ed.
[6]. Nashim.
[7]. Nezikin.
[8]. Kodashim.
[9]. Toharoth.
[10]. یهوه (Yahowah) نام خاص و اعظم خداوند در دین یهود است، مانند «الله» در دین اسلام. تلفظ و ریشۀ دقیق این اسم به علت حرمت تلفظ آن در یهودیت معلوم نیست.
[11]. Deu 17:10-12.
[12]. Written Law.
[13]. Oral Law.
+مگه میشه ؟ :|
خود بزرگ پنداریه مزمنه که اینا -ـــ-