قبله شیعیان؛ کعبه یا کربلا

  • ۳۱۹۱

آیا شیعه کربلا را قبله می داند؟ آیا زیارت کربلا واجب است؟

    یکی از ایرادات رایجی که هم اکنون بین پیروان مذاهب مختلف اهل سنت دست به دست می شود و آن را اشکالی اساسی وارد به تشیع می دانند این است که مذهب شیعه کربلا را برتر از کعبه و در نتیجه قبله ی حقیقی مسلمانان می داند. این شبهه تا بدانجا گسترش یافته که در گفت و گوهایی که توسط نویسنده با اعضای گروهک تروریستی داعش انجام گرفت، آن ها بلااستثناء اظهار می داشتند که شیعیان هم اکنون به سوی کربلا نماز می خوانند نه کعبه. اینکه شیعیان به سوی کعبه نماز می خوانند جز سخنی کذب بیش نیست و بسیاری از سنی هایی که با شیعیان در ارتباط بوده اند و نماز آن ها را دیده اند معترفند که شیعیان به سوی کعبه نماز می خوانند. سنی هایی که نماز شیعیان را دیده اند نیز خود دو دسته می شوند. عده ای می گویند شیعه حقیقتا به سوی قبله نماز می خواند و به آن اعتقاد دارد و عده ای دیگر می گویند شیعه از باب تقیه بسوی قبله نماز میخواند درحالیکه کربلا را قبله حقیقی می دانند. در این مطلب بر آنیم تا ابعاد این شبهه را بررسی کرده و به نقد بکشیم. فلذا مخاطب اصلی این مطلب عزیزان اهل سنت اعم از سنی های سلفی و غیر سلفی است.

تصویر فوق مربوط به مناظره اینترنتی نویسنده با یکی از اعضای گروه تروریستی داعش است.
چنانچه ملاحظه می گردد شخص داعشی معتقد است هم اکنون شیعیان به سوی کربلا نماز میخوانند، که این نشان از اوج جهالت و شستشوی مغزی تروریست های داعشی و هواداران آن هاست.

مستندات ایراد

    از جمله روایات و منابع مورد استفاده اهل سنت در اظهار این ایراد، حدیث محمد بن مسلم است که از امام باقر علیه السلام روایت کرده: اگر مردم می دانستند، زیارت امام حسین علیه السلام چقدر فضیلت و ثواب دارد، بدرستیکه از شوق می مردند و نفس هایشان از روی حسرت بند می آمد. گفتم: چقدر فضیلت دارد، حضرت فرمودند: هر کس امام حسین علیه السلام را زیارت کند از روی اشتیاقی که به او دارد، خدا برایش هزار حج مقبول و هزار عمره مبرورة و اجر هزار شهید از شهداء بدر و اجر هزار روزه دار و ثواب هزار صدقه قبول شده و ثواب هزار بنده آزاد کردن که مراد از آن رضای خدا باشد، می نویسد.[1]

نتیجه شبهه

    بر اساس این روایت و سایر روایات مشابه چنین نتیجه می گیرند که زیارت کربلا بالاتر از رفتن به حج است و  به دلیل این برتریت و تفضیل، شیعه نه تنها زیارت کربلا را جایگزین حج می شمارد بلکه در حقیقت کربلا را قبله مسلمین می داند...

نقد اول: از نظر شیعه کربلا جایگزین حج نیست

    اولین ایرادی که به این نتیجه گیری وارد است که این است که آیا اگر اجر عمل واجب «الف» از عمل واجب «ب» بیشتر باشد آیا می توان حکم به جانشینی انجام عمل «ب» برای عمل «الف» داد؟ فی المثل مطابق روایات، نماز از ارکان و ستون های دین است و بسیار به آن سفارش شده و طبق حدیث نبوی اولین عملی است که در قیامت مورد حساب قرار می گیرد و اگر مقبول واقع شود، باقی عبادات انسان هم مقبول واقع می شود و اگر مردود شود باقی اعمال فرد هم مردود می شود. این در حالی است که به «روزه» به اندازه «نماز» سفارش نشده، آیا می توان گفت حال که نماز برتر و مهم تر از روزه است ما مجازیم روزه را ترک کنیم و به جای آن دو برابر نماز بخوانیم؟

    بلاشک پاسخ منفی است. چرا که امر به روزه، امر الهی است و تا زمانی که لغو وجوب آن توسط همان کسی که واجبش کرده به ما نرسد نمی توانیم آن را ترک کنیم. در شبهه ی مطرح شده نیز همین امر صادق است. حج یکی از والاترین و مهم ترین واجبات در مذهب تشیع است و مطابق آیه ی صریح قرآن نه تنها حج واجب است بلکه اگر کسی آن را انجام ندهد مرتکب کفر شده[2] و نیز مطابق روایات معتبر و صحیح السند شیعه چنین کسی اگر در همان حالت (تارک الحج) بمیرد، غیر مسلمان از دنیا رفته است.[3]

   

قابل ذکر است که تنها در دو کتاب وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل بیش از ۹۱۵۰ حدیث درباره جایگاه و احکام حج وجود دارد که نشان دهنده اهمیت آن در دین اسلام و فراوانی احکام و پیچیدگی‌های آن است. لذا بعقیده ی شیعه هیچ کس حق صدور فتوا مبنی بر واجب نبودن حج را ندارد. لذا هیچ عمل واجبی حتی اعمال واجب مهم تر از حج جایگزین آن نمی شود و به طریق اولی هیچ عمل مستحبی هم جایگزین آن نمی شود. زیارت کربلا یک عمل مستحبی است لذا به هیچ وجه موجب سقوط وجوب حج نمی گردد. بر همین اساس اگر کسی مستطیع و واجد الشرایط باشد و به جای حج به زیارت کربلا برود از منظر شیعه مرتکب حرام (ترک حج واجب) شده است. چکیده قسمت اول بحث این است که از نگاه شیعه کربلا ابدا جایگزین حج نیست و موجب اسقاط وجوب آن نمی شود.

    حج در احادیث چنان اهمیتی دارد که بر زمامدار مسلمانان فرض شده که اگر مردم فریضه حج را ترک کردند آنان را به انجام دادن آن وادارد و در صورت نیاز، هزینه سفر را از بیت المال تأمین کند.[4]

ایراد به نقد اول

    معمولا پس از بیان نقد اول ما، ایراد گرفته می شود که شما ادعا کرده اید که زیارت کربلا مستحب است نه واجب. و حال آنکه مطابق روایت امام باقر علیه السلام که فرمودند: شیعیان ما را به زیارت امام حسین علیه السلام امر کنید، چرا که زیارتش روزی را افزون می کند و عمر را طولانی می گرداند و بلاها و بدیها را دفع می کند و زیارت کردن امام حسین علیه السلام بر هر مومنی که اقرار به امامت او از جانب خدا داشته باشد، واجب است.[5] زیارت کربلا واجب است. در پاسخ به این ایراد می گوییم:

    اولا در اینجا منظور از واجب، مستحب موکد است نه واجب مصطلح که ترک آن حرام باشد. هیچ یک از فقهای شیعه از این حدیث وجوب زیارت کربلا را استنباط نکرده اند و همگی حکم به استحباب موکد زیارت کربلا داده اند.[6]

    ثانیا به فرض محال که زیارت کربلا از دید شیعه واجب باشد، طبق آنچه گفتیم هیچ واجبی جایگزین واجب دیگر نمی شود ولو اینکه از آن مهم تر باشد.

نقد دوم: شیعیان کربلا را قبله نمی دانند.

    سوال دیگری که از مشاهده ی نتیجه شبهه به ذهن خطور می کند این است که آیا هر عملی که ثواب و اجر آن بالاتر از حج بود موجب می شود کعبه صلاحیت قبله بودن را از دست بدهد؟ ملاک قبله بودن یک مکان چیست؟ در این باره 3 قول می توان مطرح کرد:

  • ملاک اول: ملاک بالا بودن ثواب حج است
  • ملاک دوم: ملاک بالاتر بودن شرافت مکان کعبه به دیگر مکان هاست.
  • ملاک سوم: ملاک ماهیت کعبه است. بعبارتی به همان علت که خدا نماز صبح را دو رکعت قرار داده به همان علت هم کعبه را قبله گردانیده است و «قبله بودن مکانی» ارتباطی به شرافت یا کثرت ثواب زیارت آن مکان ندارد.

    درباره ملاک اول باید گفت اعمال دیگری هستند که ثواب و اجرشان از حج به مراتب بیشتر است. فی المثل مطابق روایات شیعه رفع حاجت و نیاز برادر مومن اجر ده حج را دارد[7] پس با این ملاک می توان گفت چون این عمل از حج بالاتر است پس برادر مومن نیازمند، قبله می شود و باید رو به او نماز خواند. حال آنکه چنین نیست. لذا بیشتر بودن اجر زیارت کربلا از حج ابدا دلیل نمی شود که کربلا قبله واقع شود.

    درباره ملاک دوم می گوییم اولین قبله مسلمین بیت المقدس بود. سپس کعبه شد. هنگامی که قبله از بیت المقدس به کعبه تغییر کرد، تفاوتی در مکان، بنا یا شکل بیت المقدس و کعبه به وجود نیامد. آیا این به این معناست که شرافت بیت المقدس از کعبه بیشتر بوده و سپس شرافت کعبه افزایش یافته است؟ علاوه بر این بسیاری از اهل سنت، مدینه را به سبب دعایی که پیامبر نمود برتر از مکه می دانند. آیا این دلیل می شود که این دسته به سوی مدینه نماز بخوانند؟ (مالک و مالکی ها مدینه را افضل می دانند.)[8]

    همانطور که می بینیم ملاک قبله بودن مکانی، نه پر اجر تر بودن رفتن به آنجاست نه بیشتر بودن شرافت آن. بعقیده ما ملاک قبله بودن تنها حکمت و اراده ی خداوند است. یعنی همان ملاک سوم. فلذا بعقیده ی شیعه، تنها قبله ی مسلمانان کعبه است. امام صادق در این باره می فرمایند: خداوند کعبه را برای اهل مسجدالحرام قبله قرار داد و مسجد الحرام را برای اهل حرم قبله قرار داد و حرم الله را برای اهل دنیا قبله قرار داد.[9]

مقایسه دیدگاه شیعه درباره ی کعبه و کربلا

    همانطور که گذشت شیعه «حج» و رفتن به مکه و طواف کعبه را یکی از مهم ترین واجبات می داند که هیچ جایگزینی ندارد. همچنین از دید شیعه، کعبه تنها قبله ی تمام مسلمانان دنیاست که خدای متعال آن را معین فرموده است. اما پس دلیل این همه روایت بر تاکید زیارت کربلا چیست؟ همه می دانیم کربلا، محل شهادت نوه ی پیامبر اسلام، حسین ابن علی (علیهم السلام) می باشد که در اوج خفقان و رواج بی دینی، علیه یزید ابن معاویه، حاکم طاغوتی و شراب خوار و بوزینه باز سرزمین شام، قیام کرد و با فدا کردن جان و مال خود، برادران، فرزندان و خویشان و یارانش، وجدان خفته ی مسلمانان را بیدار کرد.

    حسین ابن علی با قربانی ساختن خود، خویشان و برادرانش به پیکر در حال احتضار اسلام جانی دوباره بخشید و با خون خود رگ های اسلام را پر کرد. این حماسه آنقدر وسیع بود که در دنیای کنونی نیز افراد بسیار زیادی با تقلید و پیروی از حسین ابن علی جان و مال خود را در راه اسلام فدا می کنند. به عقیده تشیع اهمیت حماسه عاشورا تا بدانجاست که بقای اسلام وابسته به زنده نگهداشتن راه حسین ابن علی است. ازین جهت ائمه ی معصومین برای اینکه این حماسه و واقعه ی عظیم بدست فراموشی سپرده نشود و خون آن حضرت و یاران با وفایش پایمال نگردد، همواره به زیارت قبر حسین ابن علی سفارش های اکید می نمودند تا الفت قلبی میان مسلمانان و راه حسین ابن علی قطع نشود.

    ثواب های زیادی که اولیاء الله و ائمه معصومین برای زیارت کربلا ذکر نموده اند موید همین سفارش است. فلذا ایرادی وارد نیست که ثواب زیارت کربلا از زیارت کعبه باشد. چنانکه رفع حاجت مومن نیز ثوابی بیشتر از حج دارد. امام صادق خطاب به اسحاق می فرماید:

    «‌ای اسحاق! هرکه این خانه (کعبه) را یک بار طواف کند خداوند برای او هزار حسنه می‌نویسد و هزار سیئه از او محو می‌کند و هزار درجه برایش بالا می‌برد و هزار درخت برای او در بهشت می‌کارد و ثواب آزاد کردن هزار بنده برایش می‌نویسد. تا به ملتزم می‌رسد هشت در بهشت را برای او می‌گشاید و سپس به او می‌فرماید: از هر کدام از آن‌ها که خواستی وارد شو.
گفتم: فدایت شوم. همه این‌ها برای کسی است که طواف می‌کند؟ فرمود: بله. آیا به تو خبر ندهم از چیزی که از این هم با فضیلت‌تر است؟
عرض کردم: آری. فرمود: هر کس حاجتی برای برادر مؤمنش برآورده کند، خداوند برای او (ثواب) طوافی و طوافی و طوافی می‌نویسد. (حضرت همین طور شمرد) تا به ده طواف رسید.»[10]

ایراد به قیاس

    وقتی این استدلال مطرح می شود، معمولا ایراد می گیرند و می گویند: «شما می ترسید و دارید تقیه می کنید و از گفتن حقیقت ابا می کنید». در پاسخ به چنین ایرادی باید گفت:

    اولا: این ادعا که «شیعه کربلا را قبله می داند و از ترس و تقیه آن را برملا نمی کند» یک حرف بی اساس است و نه قابلیت اثبات دارد نه قابلیت نفی دارد. ما هم می گوییم علمای اهل سنت در حقیقت بت پرست هستند چرا که در مقابل سنگ سیاه کعبه عاشقانه سجده می کنند و در دل خود آن را خدای حقیقی بر می شمارند نه الله متعال را. و اینکه می گویند الله خدای حقیقی است از ترس پیروانشان است. همانطور که مشاهده می شود ادعای غیرقابل اثبات و نفی، جایی در بحث منطقی ندارد. لذا این ایراد کاملا باطل است.

    ثانیا: تقیه مربوط به حفظ جان نیست بلکه مربوط به حفظ اسلام است. کما اینکه می بینید امام حسین (ع) که شیعه با ایشان شناخته می شود، تمام وجود خود و یارانش را جانانه فدای اسلام کرد. اگر تقیه با هدف حفظ جان بود، امام حسین می توانست با یزید ابن معاویه ملعون، بیعت کند و جان خود و یارانش را حفظ کند. تقیه برای حفظ اسلام است نه جان، لذا در دنیای کنونی احتیاجی به تقیه نیست چرا که شیعه حکومتی دارد که بین کشورهای اسلامی بیشترین قدرت نظامی را داراست و برای حفظ تفکر اسلام ناب (تشیع) هیچ خوفی ندارد که بخواهد تقیه کند. تقیه در زمانی بکار می رفت که شیعیان اقلیت بودند و تحت حکومت های ظالم و طاغوتی زندگی می کردند. چون خوف آن می رفت که کیان و قوام تشیع آسیب ببیند، ائمه معصومین شیعیان خود را امر به تقیه می نمودند تا اسلام حقیقی را حفظ نمایند.


نویسنده: سید ابوالفضل ساقی

[1] . وسائل الشیعه، ج14، ص453

[2] . َللهِِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنْ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنْ الْعَالَمِینَ  (آل عمران: 97)

[3] . الکافی،ج 4، ص 268

[4] . الکافی، ج۴، ص۲۵۹ -۲۶۰، ۲۷۲

[5] . تهذیب الاحکام/ج6/ص42

[6] . برای مشاهده نظریات فقها به کتب فقهی شان رجوع کنید

[7] . من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 134، ح 569

[8] . رجوع کنید به: المحلی ج۷ص۲۷۹؛ و نیز رجوع شود به: النمری القرطبی المالکی، ابوعمر یوسف بن عبد الله بن عبد البر -متوفای 463هـ- ، الاستذکار الجامع لمذاهب فقهاء الأمصار فی شرح الموطأ، ج 2، ص460، تحقیق: سالم محمد عطا - محمد علی معوض، ناشر: دار الکتب العلمیة - بیروت، الطبعة: الأولى، 2000م. برخی دیگر از علمای اهل سنت نیز مدینه را افضل و برتر از کعبه می دانند رجوع کنید به: التمهید لما فی الموطا ج۶ص۱۸، و نیز رجوع شود به: شرح صحیح البخاری لابن بطال ج۴ص۵۴۴

[9] . جَعَلَ الْکَعْبَةَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْمَسْجِدِ وَجَعَلَ الْمَسْجِدَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الْحَرَمِ وَجَعَلَ الْحَرَمَ قِبْلَةً لِأَهْلِ الدُّنْیَا. من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 272 ؛ وسائل الشیعه، ج 3، ص 220

[10] . ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص 106 و نیز نگاه کنید به: من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 134، ح 569


  • س _ پور اسد
    ۰۲ آبان ۹۶ ، ۲۳:۱۸
    سلام و خداقوت ... مطالعه و استفاده شد... مقاله متقن و منطقی ی هست ... البته افراط های برخی مداحان و منبری ها و شعرا؛ از قدیم باعث رشدونمو این شبهات گردیده ... اعترافات ریگی را ببینید ... می گوید قبل از عملیات تروریستی فیلم های مجالس شیعی نظیر عیدالزهراء و یا عزادری فاطمیه و ....که در آن هم به خلفا توهین می شود و هم غلو اغراقهای بسیار منتسب به ائمه می شده را نشان عوامل شان می دادند و انگیزهء آنها را برای جهاد و شهادت(انتحار) تحریض و تحریک می کردند ...... لذا دست خودی؟نادان هم در کاراست.
    معذالک از مساعی و بصیرت افزایی شما بزرگوار مخلصانه تشکر می کنم.
    وفقکم

    پاسخ سردبیر:
    سلام... ضمن تشکر از نکات ارزنده ای که متذکر شدید... کاملا حق و بجا گفتید... موفق و موید باشید
  • The Next World
    ۰۸ آبان ۹۶ ، ۱۴:۱۱
    خدا خیرتون بود.فوق العاده بود
  • مهدیه
    ۰۸ آبان ۹۶ ، ۱۴:۲۴
    سلام ... مطلبتون مفید بود ... قطعا قیاس گزینه مناسبی برای استدلال آوردن نیست ... چون به همین صورت، معترض میتونه زیر سوال بره ...
  • احسان عبدالمهدی
    ۰۴ دی ۹۹ ، ۰۱:۱۱

    سلام علیکم 

    درباره روایتی مبنی بر اینکه قبله در زمان ظهور به سمت کربلا تغیر میکند هم توضیحی بدهید با زکر منابع حدیث 

    ممنون

    پاسخ سردبیر:
    سلام
    چنین روایتی ندیده ام تا به حال. برخی از علما هم این مسئله را تکذیب کرده اند.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی