-
۶۰۹۸
کتاب مقدس مشتمل بر دو بخش کلی است: عهد عتیق و عهد جدید. مسیحیان معتقدند خداوند از انسان دو عهد گرفت. عهد اول (عهد عتیق) مربوط به دوران موسی ابن عمران و محتوای آن تعهدِ انسان نسبت به ایمان و فرمانبرداری از خداوند است، و عهد دوم (عهد جدید) مربوط به دوران عیسی ابن مریم و محتوای آن تعهد انسان به عشق الهی است. اما یهودیان بر خلاف این عقیده، معتقدند خداوند فقط یک عهد از انسان گرفته و آن هم همان عهد عتیق است و لذا یهودیان تنها، بخش اول کتاب مقدس، یعنی فقط عهد عتیق را قبول دارند.
عهد عتیق که یهودیان از آن به تنخ یا میقرا نیز یاد می کنند و نام دیگر آن عهد قدیم می باشد، مجموعه ای است در بردارنده عهدهای خداوند با انسان و شرایط این پیمان. یهودیان این کتاب را مجموعه ای وحیانی و منسوب به موسی ابن عمران، جانشینان و انبیای بعد از او می دانند. این کتاب در مدت حدود هزار سال به تدریج به نگارش در آمده است. تَنَخ مخفف سه کلمه توراه، نویئیم و کتوویم است که به ترتیب به معنای تورات، انبیاء و مکتوبات می باشد. توراه، نویئیم و کتوویم، سه بخش تشکیل دهنده عهد عتیق می باشند. عهد عتیق مطالب متنوعی از قبیل تاریخ، شریعت (قوانین و آموزه های عملی)، حکمت، مناجات، شعر و پیشگویی دارد.
نحوه ارجاع در کتاب مقدس
شیوه رایج در کتب تخصصی حوزه ادیان، استفاده از علائم اختصاری اسفار کتب مقدس به جای استفاده از نام کامل آن ها است. بدیهی است که علت شیوع این شیوه، تعدد تکرار نام این اسفار و تسهیل نحوه ارجاع می باشد. عهد عتیق از اسفاری تشکیل شده و هر سفر در عهد عتیق، از باب هایی تشکیل شده و هر باب چندین آیه دارد. ارجاع دادن به کتاب مقدس مانند ارجاع دادن به قرآن، به صورت صفحه ای انجام نمی گیرد، همانطور که برای ارجاع به مطلبی در قرآن به جای صفحه، از سوره و آیه استفاده می شود، در کتاب مقدس نیز از نام سفر، شماره باب و آیات استفاده می شود.
نحوه آدرس دهی در تورات غالبا به دو صورت انجام می گیرد. در حالت اول ابتدا نام سفر، سپس شماره باب و پس از آن عدد آیه ذکر می شود. (به جای «آیه» از لفط «فقره» یا «بند» نیز استفاده می شود.) مثلا آیه چهارم از باب پنجم در سفر خروج (Exodus) را به این صورت نشان می دهند: (Exo 5:4) یا (خروج 5: 4). در حالت دوم ابتدا نام سفر، سپس شماره باب و در بالای آن، شماره آیه را ذکر می کنند. بطور مثال آیه فوق الذکر را چنین نمایش داده می شود: (Exo 54) یا (خروج 54).
**از این نشانه گر که به ید (YAD) معروف است برای قرائت تورات استفاده می شود.**
اسفار عهد عتیق
عهد عتیق خود، شامل 39 سِفر است که از حیث موضوعی به 3 بخش قابل تقسیم است:
1- اسفار تاریخی: اسفار تاریخی تنخ مشتمل بر سفر 1 تا 17 بوده و عبارتند از: سفر پیدایش، سفر خروج، سفرلاویان، سفر اعداد، سفر تثنیه، سفر یوشع، سفر داوران، سفر روت، سفر اول سموئیل، سفر دوم سموئیل، سفر اول پادشاهان، سفر دوم پادشاهان، سفر اول تواریخ ایام، سفر دوم تواریخ ایام، سفر عزرا، کتاب نحمیا و سفر استر.
2- اسفار شعری: اسفار شعری تنخ مشتمل بر سفر 18 تا 22 بوده و عبارتند از: سفر ایوب، سفر مزامیر، سفر امثال سلیمان نبی، سفر جامعه و غزل های سلیمان.
3- اسفار پیامبران: اسفار پیامبران حاوی تاریخ زندگانی، نصایح، وصایا و پیشگویی های انبیای بنی اسرائیل می باشد. اسفار پیامبران تنخ مشتمل بر سفر 23 تا 39 می باشد و عبارتند از: سفر اَشَعیاء، سفر اِرمیا، سفر مراثی اِرمیا، سفر حَزقیال، سفر دانیال، سفر هُوشَع، سفر یوئیل، سفر عاموس، سفر عوبَدیا، سفر یونس، سفر میکاه، سفر ناحوم، سفر حبقوق، سفر صفنیا، سفر حجّی، سفر زکریا و سفر ملاکی.
** محل نگهداری تورات ؛ یهودیان به آن هخال (بخوانید HEKHAL) می گویند**
تورات
به پنج سفر اول عهد عتیق که مشتمل بر سفر پیدایش (Genesis)، خروج (Exodus)، لاویان (Leviticus)، اعداد (Numbers)، و سفر تثنیه (Deuteronomy) است، «تورات» اطلاق می شود. تورات در لغت به معنای تعلیم و آموزش است. این کتاب منسوب به موسی ابن عمران است و محتوای آن مشتمل بر مسائل مختلفی از جمله خلقت آسمان ها و زمین و مخلوقات، حوادث بعثت موسی، قوانین و شریعت می باشد. سِفر پیدایش به موضوعاتی همچون آفرینش جهان، داستان هاى آدم، نوح، ابراهیم، اسماعیل، اسحاق، یعقوب و یوسف می پردازد. محتوای سفر خروج، تولد و بعثت موسى و نیز خروج بنى اسرائیل از مصر است. سفر لاویان احکام کاهنان یعنى روحانیون یهودى که از نسل هارون و از خاندان لاوى هستند را بیان می کند. کاهنان از سایر مردم متمایز هستند و احکام خاصی دارند، کاهنان در دین یهود مثل سادات در اسلام هستند که نَسَبی خاص و مورد احترام دارند. سِفر اعداد آمار بنى اسرائیل در عصر موسى، شریعت و تاریخ ایشان را مورد بررسی و تبیین قرار می دهد. آخرین سفر تورات یعنی سِفر تثنیه، احکامى که در اسفار پیشین آمده است را تکرار می کند و تاریخ بنى اسرائیل تا رحلت موسى را بازگو می کند.
اصالت تورات
در سفر تثنیه، دربارۀ اصالت تورات چنین میخوانیم: «موسی این تورات را نوشته، آن را به کاهنها که حامل صندوق پیمان خداوند بودند، و به تمام بزرگان بنیاسرائیل داد». (تثنیه9: 31) بنابراین، باتوجهبه تعداد طومارهای متعددی که موسی پیش از وفات خود تهیه کرده و به بزرگان بنیاسرائیل داده بود، تحریف آن را غیرممکن ساخت. لذا مطابق اصل هشتم و نهم از اصول سیزدهگانۀ ایمانی یهود، تمام مندرجات تورات حاضر، همان توراتی است که خدا بهوسیلۀ موسی به یهودیان اعطا کرده است. تورات هیچگاه تغییر نیافته است و تغییر نمیپذیرد و دیگر قوانینی غیر از آن، از سوی خدا نازل نمیشود. تمام فرق یهودی چنین اعتقادی دربارۀ پنج سفر اول (تورات) دارند. حتی متون مقدس مسیحی نیز اصالت محتوای تورات و تحریفناپذیری آن را تأیید میکند، برای نمونه در انجیل متی میخوانیم که حضرت مسیح به حواریون خود فرمود: «گمان مبرید که آمدهام تا تورات و نوشتههای پیامبران را نسخ کنم؛ نیامدهام تا آنها را نسخ کنم بلکه آمدهام تا تحققشان بخشم؛ زیرا به شما میگویم، تا آسمان و زمین پابرجاست، نقطه یا همزهای از تورات هرگز از میان نخواهد رفت، تا اینکه همه به انجام رسد». (متی5: 17-18)
با وجود این، رفتهرفته برخی متفکران و تجددطلبان ازجمله فیلسوف یهودی، باروخ اسپینوزا، با اصالت و وحیانیتِ تورات مخالفت ورزیدند و دراینباره دلایلی متقن ارائه کردند و باب نقد اصالت تورات را گشودند. این روند ادامه یافت و دانشمندان دیگر، نظریاتی دربارۀ انتساب نداشتن مطالب تورات به موسی مطرح ساختند. در عصر روشنگری (قرن 18) انتقادات به کتاب مقدس به اوج رسید و بسیاری بر این باور شدند که فرقی بین کتاب مقدس و دیگر کتابها نیست و باید آن را از نظر تاریخی و سندی بررسی کرد و بسیاری از اعتقادات کتاب مقدس و یهودیان را رد کرد. ادامۀ این روند باعث کشف بسیاری از تناقضات این کتاب شد.
اولین تناقض، روایت وفات و خاکسپاری موسی در باب 34 سفر تثنیه است. چگونه ممکن است موسی نویسندۀ تورات باشد، اما ماجرای وفات و خاکسپاری خود و نحوۀ عزاداری بنیاسرائیل را بازگو میکند؟
تناقض دوم این است: در تورات آمده است که موسی سفر تثنیه را در آن سوی رود اردن نگاشت (تثنیه1: 1) و خود گفت: «... و خداوند به من گفته است که از این رود عبور نخواهی کرد». (تثنیه31: 2) این در حالی است که موسی هرگز از رود اردن عبور نکرده است.
تناقض سوم اینکه در سفر پیدایش، کوه موریا «کوه خدا» نام گرفته است. (پیدایش22: 14) این در حالی است که این نام بعد از ساخت معبد سلیمان به آن کوه داده شد. بیشک، ذکر این نام، بعد از موسی بوده است، زیرا موسی در هیچجا به مکانی که خدا انتخاب کرده باشد اشارهای نکرده بلکه گفته است که آن نام در آینده به مکانی اطلاق خواهد شد.
امروز یهودیان با وجود این تناقضات، همچنان معتقدند که موسی تورات را نگاشته است و بیشتر مسیحیان نیز بر این باورند که عزرا و دیگر کاتبان با الهام الهی، این کتاب را نوشته و چیزی بر آن نیفزودهاند، بلکه فقط نسخ کتاب مقدس را جمع آوردهاند.