-
۳۶۱۰
اصل روایت استر
طبق روایات عهد عتیق، خشایارشا ملکه خود «وشتی» را به دلیل نافرمانی از فرمان پادشاه از مقام «ملکه» عزل نمود. سپس به حاکمان ایالات ایران دستور داد تا دختران شایسته را به عنوان ملکه به دربار معرفی نمایند. شخصی به نام «مردخای» که از کارگزاران دربار بود، دختری از اقوام خود به نام «استر» را به دربار خشایارشا وارد نمود. طی عملیات جذب و فریبی، خشایارشا جذب «استر» شد و او را به عنوان ملکه برگزید. هامان نخست وزیر خشایارشای هخامنشی با یهودیان در موضوع مالیات، اختلاف ورزید. پس دستور قتل و غارت یهودیان را از خشایارشا گرفت. ولی استر نظر شاه را عوض کرد و دستور قتل هامانِ وزیر را گرفت. در طی دو روز، یهودیان به کمک حاکمان ایالات، علاوه بر هامان و ده پسر او، 75000 نفر ایرانی دیگر را که به نحوی با یهودیان مخالفت کرده بودند، به قتل رساندند.
به این ترتیب مُردخای که دشمن اصلی هامان بود و توانسته بود رقیبش را شکست سختی بدهد، نامه ای به یهودیان سراسر ایران نوشت که طبق آن، هر ساله یهودیان باید چهاردهم و پانزدهم ماه عبری «ادار» را به مناسبت رفع خطر و انتقام گیری سخت از ایرانیان جشن بگیرند و او نام این عید را «پوریم» گذاشت چرا که هامان برای انتخاب روز کشتار یهودیان پور (قرعه) انداخته بود. بدین شکل با تایید استر، عید پوریم رسمیت یافت و در آیین یهود نهادینه شد.
هر ساله یهودیان این روز را جشن می گیرند و به شادمانی می پردازند. در تلمود آمده است که در عید پوریم، فرد یهودی باید آنقدر مشروب مصرف کند که دیگر فرق «درود بر مُردخای» و «مرگ بر هامان» را تشخیص ندهد.
نقد تاریخی روایت استر
برخی اجزای این روایت عهد عتیق، چندان با واقعیت سازگار نیست. در ادامه به چند مورد از این ناسازگاری ها اشاره خواهیم نمود:
1- از جمله این تعارضات، نام ملکه ایران می باشد. نام وشتی در هیچ یک از متون تاریخی به عنوان ملکه خشایارشا ذکر نشده است. «تاریخ هرودوت» نام او را «آمستریس» آورده است.
2- هیچ ذکری از مغضوب شدن ملکه ی مزبور در تاریخ دیده نمی شود و آمستریس تا سال های آخر حکومت خشایارشا در مقام ملکه باقی ماند. دلیل و موید این ادعا، گزارش هایی است از اقدامات آمستریس در اواخر حکومت خشایارشا، که حاکی از عدم عزل اوست. به روایت «تاریخ هرودوت»، آمستریس دارای نفوذ بسیاری در دربار بوده و از اشخاص مهم به شمار می رفته است.
3- از سوی دیگر، سیاست شاهان هخامنشی در رابطه با قوم یهود، همواره بسیار مسالمت آمیز بوده و صدور فرمان کشتار عمومی این قوم، جدای تناقضی که با سیاست مذهبی هخامنشیان پیدا می کند، در هیچ دوره دیگری هم دیده نشده که چنین خشونتی نسبت به یهودیان، اعمال شده باشد.
4- روایت این کشتار علی رغم عظمت و وسعت و اهمیت بسیار زیاد، در هیچ منبع تاریخی غیر از عهد عتیق نیامده است.
5- سبک داستان، سبکی اساطیری است و زیاد به روایت های تاریخی، شباهت ندارد. کشتن 75000 نفر در ایران باستان طی چند روز با وجود محدودیت جمعیتی، آن هم بدون آنکه آن ها از خود مقاومتی نشان بدهند، روایتی ضعیف و بعید بنظر می رسد.
مطلب جدیدتر را بخوانید: