-
۲۱۷۳
فتحی شقاقی در سال ۱۹۵۱ م در اردوگاه آوارگان فلسطینی در «رفح» در شهر غزه» به دنیا آمد. پس از تحصیلات دبیرستانی، تا اواخر دهه ۱۹۶۰، در غزه ماند و به شغل آموزگاری پرداخت. ولی بعدها برای ادامه تحصیل به «مصر» رفت و در دانشگاه معروف «زقازیق» قاهره در رشته پزشکی پذیرفته شد و به آموزش و تحصیل مشغول شد. در این دوران با اندیشه های شهید حسن البنا، آشنا شد و گرایشی خاص به «اخوان المسلمین» یافت و از اهداء کتاب خود به امام خمینی و شهید حسن البنا، روشن است که تا چه حدی به این دو بزرگ مرد معاصر، علاقمند بوده است.
دکتر شقاقی پس از پایان تحصیل، به فلسطین بازگشت و در بیمارستان المطلای بیت المقدس، به درمان کودکان بیمار پرداخت اما چون به موازات آن به معالجه بیماری جامعه خود نیز مشغول بود و به فعالیت های اسلامی - سیاسی می پرداخت، دوبار - در سال های ۱۹۸۳ و ۱۹۸۶ م - بهوسیله رژیم صهیونیستی دستگیر و زندانی شد. و سر انجام، پس از پایان دوران زندان، در سال ۱۹۸۸ م، از سرزمین خود، به لبنان تبعید شد و از آن تاریخ به بعد، مرکز فعالیت وی بیروت و سپس دمشق بود و به تبیین ایدئولوژی اسلامی و تحکیم پایه های «جهاد اسلامی» می پرداخت.
دکتر فتحی شقاقی به دستور مستقیم اسحاق رابین (نخست وزیر وقت اسرائیل)، توسط موساد در جزیره مالت (واقع در جنوب ایتالیا و شمال لیبی)، و در تاریخ 25 اکتبر 1995 – 5 آبان 1374- به هنگام بازگشت از سفر طرابلس، که به اصرار رهبر کشور لیبی(سرهنگ قذافی معدوم) به آن جا رفته بود، ترور شد.
اندیشه دکتر فتحی شقاقی
اثر گرانبهای «جهاد اسلامی» دربردارنده سخنرانیها و مقالاتی از شهید دکتر فتحی شقاقی، رهبر فقید جنبش جهاد اسلامی فلسطین است. در بخشی از این کتاب، شهید شقاقی با قلمی پربار و نگاهی راهبردی مینویسد: «غرب گمان میکرد که واپسین ضربههای کاری خود را بر تمدن فروپاشیده اسلامی وارد میسازد که انقلاب اسلامی در ایران نخستین تیرهای خود را به سوی غرب رها کرد و نخستین پیروزی اسلام را در دوران معاصر تحقق بخشید. اکنون، زندگی به پیکر اسلام که گمان میکردند مرده است، بازدمیده و دوباره بیدار میشود و شاداب و سرزنده به پا میخیزد. از کجا؟ از آنجا که کارهای شیطانی دشمن به سختترین، نیرومندترین و ددمنشانهترین وجه بود، اکنون، مرحلهی نوینی فرا رسیده است. ما به خویشتن خویش، بازگشتهایم و میخواهیم پس از تحمل دو قرن اهانت، خواری و پس از سدهها عقبماندگی و ناآگاهی، به پاخیزیم».
در بخش دوم این کتاب، دکتر فتحی شقاقی با انتقاد از عملکرد دشمنان اسلام و ایران در این کتاب می نویسد: کاش! آنان هنگامی که به مخالفت با رهبر انقلاب اسلامی و پایهگذار جمهوری اسلامی [ایران] روی میآوردند، خود در زندگی خویش کاری برای خدمت به اسلام و مسلمانان یا بهبود تصویر مسلمانان و برآورده ساختن منافع آنان انجام داده بودند. آن سازمانهای مشکوک میخواهند چنین وانمود کنند که همه اهل سنت، چنین دیدگاه منفی را نسبت به شیعه و انقلاب اسلامی در ایران دارا هستند تا بدین سان، طرح استکباری مهار انقلاب به تحقق برسد.