-
۹۳۸
مقدمه مقاله هولوکاست به دیده تردید
مگر کسی که هولوکاست را انکار کند عقل هم دارد؟ طرح چنین پرسشی نشانه کج فهمی است. سؤال درست این است: رویدادی که «هولوکاست» نامیده می شود، دقیقا شامل چه اتفاقاتی بوده است؛ نه این که هولوکاست رخ داده بانه. زیرا هولوکاست رخدادی با مکان واحدی نیست، بلکه مجموعه ای از رخدادهاست که در بازه زمانی چهارساله ای در چندین محل پراکنده در سراسر قاره اروپا رخ داده است بگذارید نخست اردوگاه مایدانک را بررسی نمائیم که در لهستان و در نزدیکی شهر لوبلین واقع شده است.
در بازه زمانی بین تابستان ۱۹۴۱ تا تابستان ۱۹۴۴ که این اردوگاه برپا بود، چه رخ داده است؟ چند نفر از ساکنان اردوگاه در گذشته اند؟ نحوه و علت مرگشان چه بوده است؟ اگر برای یافتن پاسخ این پرسش ها به کتابهای عرف گرا رجوع کنیم، بسته به تاریخ نگارش کتاب پاسخ متفاوتی می یابیم شورویها طی همایش خبری در تاریخ ۲۵ آگوست ۱۹۴۴ در شهر لوبلین، یعنی مدت کوتاهی پس از اشغال اردوگاه، آمار کشته شدگان را حدود دو میلیون نفر برآورد کرده بودند.
حین محاکمه شش نفر از نگهبانان سابق اردوگاه، در اواخر سال ۱۹۴۴ این رقم به 1.7 میلیون رسید. حدود یک سال بعد، حین دادگاه نظامی بین المللی نورمبرگ، شورویها در گزارش بازرسی خود عنوان کردند که حداکثر ۱۵ میلیون تن از اسرا با استفاده از هفت اتاق گاز و سایر روش ها به قتل رسیده اند قاضی زدیسلاو لوکاسزکیویچ که یکی از اعضای کمیته بررسی جنایات آلمانی ها در لهستان می باشد، یافته های کمیته را در مورد مایدانک منتشر کرد که رقم کشته شدگان اردوگاه را به ۳۶۰٬۰۰۰ نفر رساند پس از فروپاشی بلوک شرق آمار یک پله دیگر پایین نشست.
تاریخ دان لهستانی چزلاف رایچا تعداد کشته شدگان را به ۲۳۵٬۰۰۰ رساند، ولی سیر نزولی آمار مرگ و میر همچنان ادامه داشت، توماسز کرانتزه که در آن زمان مدیر موزه مایدانک بود، طی مقاله مفصلی در سال ۲۰۰۵ از هفت اتاق گازی که در ابتدا می گفتند، پنج تا را کنار گذاشته و تعداد کشته شدگان را به ۷۸٬۰۰۰ نفر کاهش داد. از این موضوع نتیجه می گیریم که روایت های رسمی از اردوگاه پر از بدعتها و اغراق هایی بود که از جنون و تبلیغات زمان جنگ نشات می گرفت. پس بسیاری از ادعاهایی که در ابتدا مطرح شده بود «هرگز رخ نداده بودند» حالا از کجا بدانیم که روایت های امروزی هولوکاست صحت دارند؟ نمی شود دانست، چون در لهستان «نکار هولوکاست» جرم محسوب می شود و نوشته ها و گفته های تاریخی با محدودیت هایی روبرو هستند پرسش این جاست که اگر منابع عرف گرا جوابگو نباشند، پس چگونه می توان به عمق موضوع دست پیدا کرد؟ خوب، تاریخ دانان مستقلی که وابستگی به حکومت ندارند، یافته های پژوهش خود را منتشر کرده و نقطه شروع خوبی رقم زده اند.
انگار کننده هولوکاست» لقب ناجوانمردانه ای است که به تاریخ نگاران بازنگر داده اند، اما نخستین کتابهای اینان که در سال ۱۹۹۸ در مورد مایدانک به چاپ رسیده، حقانیتشان را ثابت می کند. مستندات دقیق این پژوهشگران نشان می دهد که اولا هیچ اتاق گازی برای اعدام وجود نداشته و ثانیا تعداد قربانیان ۴۲٫۰۰۰ نفر بوده است. با این حال، آماری که امروزه روایت رسمی مایدانک از تلفات به دست می دهد، به آمار بازنگران نزدیک تر است تا به آمار تبلیغاتی اولیه.
شبهات بی پاسخی که درباره هولوکاست رها شده اند
هر انسان نکته سنجی حق دارد بپرسد: دیگر چه اشتباهی پیش آمده است؟ این کتابچه مفاهیم اولیه بازنگری در هولوکاست را معرفی کرده، به پرسش های دشواری پاسخ می دهد که ممکن است به ذهن مخاطب برسد، از قبیل اینکه:
حرف حساب بازنگران هولوکاست چیست؟ مگر کسی بگوید زمین تخت است، جدی می گیرم؟ پس چرا بازنگری در هولوکاست را جدی بگیرم؟ پس عکسهایی که از توده جنازهها در اردوگاه موجود است چه می شود؟ اعترافات جنایتکاران و اظهارات بازماندگان چه می شود؟ چه فرقی می کند که اسیران از گاز مرده باشند یا بیماری؟ اگر نازیها ۱۰۰۰ تن را هم کشته باشند، بسیار است، پس چرا سر تعداد بحث می کنید؟ به هر حال مگر نباید از یهودیان ستمدیده دلجویی کرد و آنان را محترم شمرد؟
بازنگری چیست؟
بسیار پیش می آید که دانشمندان در مورد نظریه هایی که مدتها مورد قبول بوده، بازنگری کنند. علوم اجتماعی و طبیعی پر از این بازنگری هاست؛ علم تاریخ هم از همین اصول پیروی می کند. علم همیشه در یک حالت نمی ماند، بلکه مدام به دنبال شواهدی می گردد که دانشی از آنها به دست می آید، بسیار پیش می آید که نظریه های قدیمی دگرگون شده با به کل منسوخ گردند، زیرا گاهی با پیدا شدن شواهد جدید با انجام پژوهش انتقادی نادرست بودن آنها معلوم می شود. بازنگری» به معنی اعتبار سنجی فرضیه و نظریه های موجود به وسیله بررسی انتقادی است. رسالت دانشمندان این است که پندارهای دیر پا را سنجیده و در صورت لزوم باطل نمایند.
پس هر گاه شواهد جدید با نظریه های قدیم مغایرت داشته با جهت تازهای به آن بدهد، دانشمندان باید از این موضوع آگاه باشند. تنها زمانی می توانیم از درستی این نظریه ها خاطر جمع باشیم که فضای جامعه باز باشد و و افراد بتوانند نظریه های رایج را زیر سؤال ببرند فیلسوفی مشهور به نام کارل پاپر موضوع را به این صورت شرح داده است
برای این که علم بی طرف بماند، نظریه های علمی باید همواره زیر محک تجربه قرار گیرد. گرچه نظریه ای استوار باشد، اما استواری پندارها همیشه نسبی است. دانشمند کسی نیست که نشود دانش و معلوماتش را رد کرد، بلکه آن است که در جستجوی حقیقت پیگیر بوده و در نقد کردن تعارف نداشته باشد. آن کسی که از ترس مخالفت دیگران باورهای خویش را آشکار نکند، در میدان علم نیمکت نشین است.»
اهمیت بازنگری تاریخی در هولوکاست چیست؟
در خصوص اهمیت بازنگری هولوکاست در مقاله هولوکاست به دیده تردید می خوانیم: مفاهیم تاریخی نیز همچون سایر مفاهیم نیازمند ارزیابی انتقادی هستند، مخصوصا هنگامی که شواهد جدیدی یافت می شود زمانی بررسی دوباره روایات تاریخی الزامی می شود که
1- هنگامی که وقایع مورد نظر ما در گذشته بسیار دور رخ داده باشد. در این حالت مشکل این است که شواهد بسیار اندکی اساس نظریه های پژوهشگر را تشکیل میدهد
۲- وقایع مورد نظر ما در گذشته نزدیک رخ داده باشد. در این حالت رویدادهای تاریخی پیامدهایی سیاسی دارد که برای پژوهشگر ایجاد مشکل می کند. هنگامی که با گذشته های دور سرو کار داریم، هر مدرک کوچکی ممکن است دیدگاه ما را از پایه دگرگون کند. در مطالعه تاریخ معاصر نیز اصطلاح «تاریخ را فاتحان می نویسنده کماکان مصداق دارد، و روایت پیروزمندان به ندرت بی طرفانه است. دشمنی میان جبهه ها گاهی قرنها پس از جنگ طول می کشد تا وقتی این درگیری تمام نشود، معمولا نمی توان در روایت تاریخی پیروزمندان تجدید نظر کرد.
از طرف دیگر تقریبا هیچ مؤسسه تاریخ نگاری آزاد و مستقلی وجود ندارد؛ زیرا این مؤسسات به دلیل درآمدزا نبودن پژوهش های تاریخی، بودجه مورد نیاز خود را از دولت ها دریافت می کنند. پس باید دیدگاه نقادانه ای به روایت های رسمی داشته باشیم، زیرا هر دولتی منافع سیاسی کلان خود را در تاریخ معاصر دنبال می کند، معروف است که مطرب از هر کسی شاباش بگیرد، آهنگ دلخواه او را هم مینوازد؛ به این صورت علت مخالفت رهبران جهان با بازنگری در هولوکاست و اهمیت انجام آن آشکار می گردد
3- چرا بازنگری در هولوکاست ضرورت دارد؟ هولوکاست اصولا رویدادی تاریخی است و نباید از دید مذهبی به آن نگریست؛ پس چنان که سایر رویدادهای تاریخی را بررسی و نقد می کنیم، هولوکاست و برداشت ما از آن هم در بوته آزمون قرار می گیرد و در صورت نیاز، باید دیدگاه های خود را بر اساس شواهد جدید تغییر دهیم. اگر فرضیه های قدیمی اشتباه از آب درآمدند، باز هم همین قضیه صادق است. هیچ اشکالی ندارد که دقت یافته های علمی را زیر سؤال برده یا درستی آنها را رد نمائیم. پس نقد کردن باورهای رایج در مورد هولوکاست نیز اشکالی ندارد، به شرطی که دلایلی متقن برای نقد خود داشته و بی طرفی را هم رعایت کنیم امروزه در بیشتر کشورهای اروپا (مخصوصا کشورهای آلمانی زبان)، دولت ها تعصب شدیدی روی روایت رسمی هولوکاست داشته و حتی برخی نقد آن را جرم می دانند.
آشکار است که این حکومت ها می خواهند روایت رسمی هولوکاست را با تمام توان اجرایی خود حفظ کنند و به همین دلیل نقد آن را غیرقانونی می شمارند؛ اهمیت بازنگری در هولوکاست (پرسش ۲) هم در این نکته نهفته است. دکتر نورمن جی فینکل اشتاین در کتاب خود با نام «کارخانه هولوکاست» (که خواندن آن را به همگان توصیه می کنیم با دقت شرح می دهد که یکی از دلایل این مخالفتهای قانونی، گروههای مذهبی ای هستند که منافع سیاسی و اقتصادی خود را دنبال می کنند. پروفسور فینکل اشتاین از اندک بودن شمار منتقدان هولوکاست، سر انگشت حسرت می گزد: عجیب است که کارخانه هولوکاست هر روز همان چرند و پرند همیشگی را ساز می کند و با این حال منتقدانش این قدر کم هستند.»
مقاله هولوکاست به دیده تردید ترجمه ای از اثر زیر است که توسط جناب آقای پورداد وفایی به فارسی ترجمه شده است:
Rudolf, Germar, "Holocaust Skepticism: 20 Questions and Answers about Holocaust Revisionism", Castle Hill Publishers, United States, 2018