-
۱۸۵۶
ایران همواره مورد توجه یهودیان بوده است. از زمانی که کوروش فرمان آزادی یهودیان را صادر کرد، همیشه ایران پایگاه مهمی برای یهودیان بوده است. ایرانیان یهودی، حدود دو هزار و پانصد سال پیش وارد ایران شدهاند. به گواهی تاریخ و باستانشناسی آنان در بسیاری از نقاط ایران سکونت داشتند. یهودیان تا قبل از حکومت صفوی از آرامش و آسایش نسبی و گاه کامل برخورداربودند، اما با ظهور صفویه وضع یهودیان سخت شد. طبق نوشته کتاب استر، در زمان شهریاری خشاریار شاه (520 - 465 پیش از میلاد)، 127 استان در قلمرو فرمانروای ایران وجود داشت که یهودیان در سراسر این استانها ساکن بودند.
یهودیان در ایران اسلامی نیز مانند سایر مناطق اسلامی فعالیتهای سیاسی و اقتصادی آزاد داشتند. در زمان حمله مغول به ایران، یهودیان نیز مانند دیگر ساکنان ایران وضع نابسامانی داشتند. ولی پس از اینکه سعدالدوله یهودی و پس از او، رشیدالدوله وزیر مالیه مغولها شدند، دوباره فعالیت سیاسی و اقتصادی را در دست گرفتند. سکونت یهودیان به عنوان ذمّی در هر منطقه از کشور اسلامی آزاد بود. سکونت آنان در خراسان، ماوراء النهر و حتی چین و شهرهایی نظیر نیشابور، بلخ، غزنی، کابل، سیستان، مرو، سمرقند و سایر مناطق گزارش شده است.
دوره صفویه
با ظهور صفویه (1736-1502) و رواج مذهب تشیع در ایران، یهودیان ایران از یهودیان سنی (رأس الجالوت در بغداد) جدا شدند؛ زیرا قبلاً فتاوای دینی خود را از آنان میگرفتند. در زمان صفویه، حکم نجاست اهل کتاب صادر شد و یهودیان در فشار قرار گرفتند. در زمان قاجاریه (1925-1794) سرکوب یهودیان بیشتر شد. در سال 1839 در مشهد، برخی از یهودیان مجبور به پذیرش اسلام شدند و تبدیل به یهودیان پنهان شدند که به آنان «جدید الاسلام» میگفتند. در قرن نوزدهم میلادی، غربیها، به بهانه حمایت از اقلیتها، نفوذ خود را در کشورهای اسلامی افزایش دادند. آنان طی ملاقاتهایی به عنوان نمونه در سال 1873 با ناصرالدین شاه (1896-1848) در اروپا، خواستار بهبود وضع یهودیان شدند. در سالهای بعد، با حمایت آمریکا مدارس یهودی در تهران، اصفهان و شیراز افتتاح شد. در حکومت پهلوی (1925-1979)، وضع یهود تغییر کرد. دولت ایران بر ارزشهای ملی و دوران پیش از اسلام تأکید کرد و نام پارس، در مجامع بینالمللی به ایران تبدیل شد. این جریانات افزایش قدرت یهودیان ایران را به همراه داشت و اولین یهودی به مجلس راه یافت.
همانگونه که پیش از این بیان شد، دوران نسبتاً بیدغدغه یهودیان، با روی کار آمدن خاندان صفوی آشفته شد. در این دوره، فرهنگ یهود ستیزی در رسالههای مذهبی ارائه گردید. به عنوان نمونه، شیخ بهایی در کتاب خود، جامع عباسی، اهل کتاب را نجس معرفی میکند. بر بستر چنین اندیشهای، قوانین اجتماعی سختگیرانهای مقرر شد که موجب شد در دوره صفویه و قاجاریه، بر یهودیان ایران سختگیری روا شود.
تنفّر و انزجار از یهودیان و رفتار ناپسندی که در روزگار صفویان در محدود ساختن و آزار و اذیت کلیمیان - به نام قوانین اسلام و فقه شیعه - دامن زده میشد، هیچ ربطی به اسلام و فقه جعفری نداشت، بلکه میتوان گفت که تعصبات دینی و تنگ نظریهای مذهبی و در کنار آن، یهودآزاری سوغاتی فرنگ موجب آن شده بود. یهودستیزی، که بر بستر حکومت صفوی شکل گرفت، در دوران قاجار به اوج خود رسید. البته علمای راستین جهان تشیع، مخالف چنین اقداماتی بودند. به عنوان مثال، ملا محسن فیض کاشانی، برای رهایی یهودیان کاشان از ظلم وستم زمان خود، تلاشهای فراوانی انجام داده است که ناشر کتاب وی، المحجة البیضاء در ابتدای جلد سوم، به نقل از حبیب لوی آن را بیان کرده است. از این مطلب، چنین بر میآید که یهودآزاری در ایران وجود داشته است. علاوه بر این، علمای بزرگ اسلام مخالف چنین اقداماتی بودهاند.
دوره مشروطه
با انقلاب مشروطیت و گشوده شدن مجلس شورای ملی و حضور نمایندهگان اقلیتهای مذهبی در مجلس، فشار به یهودیان و سایر اقلیتهای ایرانی تخفیف یافت. از این تاریخ به بعد، یهودیان ایران نسبت به زمانهای گذشته، اندکی آزادی بیشتر داشتند و پس از چهارصد سال (907 هجری قمری تا 1324 هجری قمری) به راحتی و آسایش نسبی رسیدند. از 1948 تا 1968، یعنی در حکومت پهلوی، هیچ تعرضی به یهودیان ایران گزارش نشده است. در زمان نخستوزیری مصدق، کمی فعالیت ضدیهودی ایجاد شد، ولی چشمگیر نبود و در تمام این مراحل، هیچ خشونتی بر علیه آنان گزارش نشده است. فقط مسئله نجاست اهل کتاب دوباره مطرح شد.
به گواهی تاریخ معاصر ایران، اقلیت یهود، به ویژه پس از رضاخان تا زمان سقوط محمدرضا پهلوی، از جایگاه بسیار ممتازی در کشور ایران برخوردار بودند و در عرصههای مختلف سیاسی، اجتماعی، اطلاعاتی و اقتصادی سیطره و تسلط داشتهاند که این امر با اسناد و مدارک، به راحتی قابل اثبات است. در دهه 1350، حدود 22 شهر ایران یهودی نشین بودهاند و جمعیت آنان صدهزار نفر تخمین زده میشد. پس از روی کار آمدن حکومت پهلوی، مؤسسه آلیانس اسرائیل شعبههایی در تهران و اصفهان ایجاد کرد و وضع یهودیان بهتر از قبل شد. وضعیت اقتصادی یهودیان خوب بود و سرمایهداران عمده ایران، یهودیان بودند. در تهران دارای کنیسههایی بودند و نشریاتی از مرداد سال 1320 به بعد انتشار میدادند که به زبان فارسی چاپ میشد.
فعالیتهای مذهبی یهودیان ایران، در دهه پنجاه در مراسم مذهبی خودشان منحصر بود. یهودیان ایران نسبت به دین خود شناخت کمی داشتند؛ زیرا همچنانکه پیش از این بیان شد، آنان از مراکز اصلی یهودیت جدا شده بودند. به عنوان نمونه، حرز نماز (تیفلین) را نمیشناختند. در دهه 1960 معلمان دینی از اسرائیل برای تقویت آموزش دینی به ایران آمدند. فعالیت سیاسی یهودیان ایران در دوران پهلوی بیشتر در راستای تقویت دولت اسرائیل بود؛ زیرا فعالیتهای صهیونیستی در ایران قانونی اعلام شده بود. فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی یهودیان، شامل محافل و انجمنها و مؤسسات فرهنگی میشد.
تعداد یهودیان ایران در سال 1948، نود و پنج هزار نفر، در سال 1968، هشتاد هزار نفر و پس از انقلاب (1979) سی هزار نفر و در سال 1992، به شانزده هزار نفر رسید.