روز نزول یهوه در قالب آتش چه اتفاقاتی افتاد؟ آیا موسی از طریق فرشته ای با موسی تکلم کرد یا مستقیما تکلم نمود؟ آیا قوم یهود به گفته ی تورات قوم برگزیده و خاص خداست؟ مفاد عهدنامه ی خدا با بنی اسرائیل چه بود؟ با استفاده از باب 19 تا 21 سفر خروج از تورات به این سوالات پاسخ خواهیم داد.
گفتار اول: مقدمات نزول یهوه بر موسی
پس از گذشتن سه ماه از خروج بنی اسرائیل از مصر، آنان به صحرای سینا رسیدند و در بیابان، پای کوه طور، اتراق کردند. یهوه به بنی اسرائیل وعده داد که اگر آن ها پایبند به دستورات یهوه باشند و به عهدهایی که با یهوه بسته اند وفا کنند، یهوه آن ها را قوم برگزیده و خاص خود قرار خواهد داد. یهوه به موسی گفت که به قوم خود بگو امروز و فردا را مهلت دارند لباس خود را بشویند و خود را آماده کنند و در روز سوم، من در بالای کوه سینا (کوه طور) در ابری غلیظ تجلی خواهم کرد. به آن ها بگو نه خودشان و نه چارپایانشان به کوه نزدیک نشوند چرا که هر کس نزدیک شود یا کوه را لمس کند هلاک می شود. موسی سخنان یهوه را به سمع بنی اسرائیل رساند و برای آن ها نسبت به کوه حد و حدودی را معلوم نمود که کسی از آن نزدیک تر نشود.
بنی اسرائیل روز اول و دوم مشغول مهیاساختن و آماده کردن جسمی و روحی خود بودند و بدین ترتیب دو روز گذشت و بالاخره روز موعود فرارسید. صبح هنگام، رعد و برق و تندباد شدیدی در گرفت و کوه طور را ابر غلیظی در بر گرفت. قوم موسی از ترس به لرز افتاده بودند. در حالیکه کوه می لرزید یهوه در آتش بر قله ی طور حضور پیدا کرد و به گفته ی تورات دود شدیدی از آن بر می آمده است. موسی به بالای کوه رفت و یهوه با او به تکلم پرداخت. آنطور که از سیاق تورات بر می آید ظاهرا یهوه با زبان خود و بدون واسطه با موسی تکلم نموده چرا که تورات بیان می دارد: «... موسی سخن گفت و خدا او را به زبان جواب داد(خروج19: 19)»
گفتار دوم: مفاد عهد خدا با بنی اسرائیل
یهوه به موسی گفت از کوه پایین برو و به مردم و کاهنان بگو از کوه بالا نیایند. موسی عرضه داشت قوم نزدیک نمی شوند چرا که قبلا دستور داده بودی که نزدیک نشوند. یهوه گفت برو پایین و به آن ها دوباره اخطار کن و تو و هارون بالا بیایید. موسی چنین کرد و آنگاه یهوه شروع به بیان مفاد عهدنامه اش کرد:
- برای خود خدایی جز یهوه نگیرید.
- به بت سجده نکنید.
- نام یَهُوَه خدای خود را به باطل مبر زیرا یَهُوَه کسی را که اسم او را به باطل برد بیگناه نخواهد شمرد.
- روز سبت(شنبه) را یاد کن تا آنرا تقدیس نمایی. شش روز مشغول باش و همة کارهای خود را بجا آور. اما روز هفتمین سبتِ یَهُوَه خدای توست. در آن هیچ کار مکن تو و پسرت و دخترت و غلامت و کنیزت و بهیمه ات و مهمان تو که درون دروازه های تو باشد. زیرا که در شش روز یَهُوَه آسمان و زمین و دریا و آنچه را که در آنهاست بساخت و در روز هفتم آرام فرمود. از این سبب یَهُوَه روز هفتم را مبارک خوانده آنرا تقدیس نمود.
- پدر و مادر خود را احترام نما تا روزهای تو در زمینی که یَهُوَه خدایت به تو می بخشد دراز شود.
- قتل مکن.
- زنا مکن.
- دزدی مکن.
- بر همسایة خود شهادت دروغ مده.
- به خانة همسایة خود طمع مورز و به زن همسایه ات و غلامش و کنیزش و گاوش و الاغش و به هیچ چیزی که از آن همسایة تو باشد طمع مکن.
پس از این ده فرمان اصلی، یهوه باقی احکام و حلال ها و حرام های الهی را برای موسی و قومش بازگو می کند و بدین ترتیب از آن ها عهد می گیرد که اگر به یکایک این فرامین عمل کنند قوم برگزیده و خاص یهوه خواهند بود.
مطالب مرتبط:
- فصل اول : ولادت موسی تا خروج او از مصر
- فصل دوم : ازدواج ، بعثت و بازگشت موسی به مصر
- قصل سوم: بازگشت موسی به مصر و تلاش او برای هدایت مصریان
- فصل چهارم : نزول عذاب های الهی بر فرعونیان
- فصل پنجم: خروج بنی اسرائیل از مصر
- فصل ششم: نعمت های الهی و ناسپاسی بنی اسرائیل
- فصل هفتم: عهد خدا با بنی اسرائیل
- فصل هشتم: گوساله پرستی بنی اسرائیل
- فصل نهم: 40 سال سرگردانی بنی اسرائیل