ارتداد در یهودیت و اسلام

  • ۹۵۱

فلسفه مجازات مرتد در یهودیت و اسلام

«ارتداد» یعنی بازگشت از دین به کفر. «مرتد» کسی است که آموزه­های ضروری دین متبوعش را انکار کند. یهود و اسلام مرتد را مستحق مجازات اعدام دانسته ­اند. اسلام پذیرش اکراهی دین را نمی ­پذیرد.[1] در روایات اسلامی وارد شده پیامبر اسلام بجای توسل به شمشیر به غیر مسلمانان فرصت می ­دادند تا پیرامون حقانیت اسلام تحقیق و تدبر کنند و با علم اسلام را بپذیرند. لذا می­ توان گفت وضع مجازات اعدام مرتد، برای جلوگیری از پذیرش کورکورانه دین است. از سویی دیگر، حکم اعدام برای ارتداد، بدنبال حفظ ارکان جامعه و حیثیت دین است. چنانکه مطابق روایات قرآنی گروهی از اهل کتاب برای تضعیف جایگاه اسلام به پیروان خود پیشنهاد دادند بروید در ظاهر به آنچه بر مؤمنان نازل شده، در ابتدای روز ایمان بیاورید و در پایان روز، کافر شوید. شاید افرادی که مسلمان شده اند، از اسلام بازگردند.[2]

اما در مورد شریعت یهود، از آنجایی که این دین مخصوص نژاد یهود می­ باشد. اولا یهودیان از بدو تولد محکوم به پذیرش آن هستند و ذکر «انتخاب عاقلانه دین» در آیین یهود موضوعیت ندارد چرا که اصولا اختیار و انتخابی مطرح نیست. ثانیا دشمنان نمی­ توانند اعلام کنند که یهودی شده اند و سپس مرتد شوند. لذا جنبه سیاسی حکم اعدام برای ارتداد در آیین یهود، سالبه به انتفاء موضوع می ­باشد.[3] تنها هدف کیفری شریعت یهود از اعدام مرتدین، ممانعت از خروج افراد از دین یهود است. که تورات نیز این مدعا را تایید می­ نماید. (تثنیه13:­­11). تورات با ذکر عبارت «زن یا مرد» (تثنیه17:­­2) هر دو را بالسویه شایسته اعدام دانسته است.

اما اسلام با توجه به روحیات و احساسات زنانه که گاه بر خِرَد پیشی می گیرد و او را وادار به تصمیمات احساسی می­ کند، مراتب آسان­ تری را برای زن در نظر گرفته است. زن تا زمان توبه از ارتداد، در زندان می­ ماند در حالی که مرد در صورت توبه نکردن اعدام می­ شود. این موضوع به تواتر در روایات اسلامی وارد شده است. با مقایسه احکام یهود و اسلام، در می­ یابیم هر دو دین احکام خشن و سختی را برای ارتداد در نظر گرفته ­اند. با این همه، توجه اسلام نسبت به ویژگی­ های جنسیتی بیشتر بوده و بر خلاف شریعت یهودی، هدفی فراتر از سزادهی را دنبال می­کند. تفکیک اسلامی بین مرتد فطری و ملی نیز موید همین فرضیه است.

انواع ارتداد در آموزه های یهودی و اسلامی

حقوقدانان یهودی مصادیق ارتداد نظیر بت پرستی، کفر و ... را بطور مستقل جرم انگاری نموده لکن از آنجا که تمام این موارد دارای قدر مشترک «ارتداد» هستند، در ادامه به ذکر آنها تحت عنوان مصادیق ارتداد خواهیم پرداخت.

1. کفر

مطابق تعالیم کتاب مقدس، «هرگاه شخصی نسبت به خدا و صفات او بی وقار صحبت نماید و یا صفات معمولی را به خدا نسبت دهد یا منکر صفات ثبوتیه او تعالی گردد چنین شخصی را کفرگو نامند.»  تورات حکم به سنگسار کفرگو داده است. (لاویان24:­16) در قرآن نیز به لفظ «کفر» به عنوان مصداق «ارتداد» اشاره شده است.[4]

2. شرک

توحید در لغت به معنای «یکی دانستن» است و در اصطلاح یعنی اعتقاد به یگانگی خدا از جهت ذات، آفرینش، اداره، هستی و پرستش. نقطه مقابل توحید، شرک می ­باشد. شرک در اسلام موجب خروج از اسلام و الحاق به کفر می­ گردد و لذا همان مجازات ارتداد جاری می­ گردد. در آیین یهود مجازات شرک از طریق پرستش اجرام سماوی آسمانی (تثنیه17:­2-5) و نیز عبادت خدایان دیگر (خروج22:­20) سنگسار و هلاکت معرفی شده است. تلمود می­ گوید: «کسانی که در معابد بت­ها بخور روشن می­ کنند یا در مراسم عبادی آنها شرکت می­ کنند و شراب می­ نوشند، یا به بت­ ها سجده می­ کنند، و بطور کلی هر عملی که قرینه بر بت پرستی باشد انجام دهند، در حکم بت پرست هستند و به سنگسار محکوم می­ شوند...» (تلمود، سنهدرین7:­­6)

3. لعن و سب «خداوند»

در آیین یهود، لعن و سب خدا از جمله اعمالی است که تورات بدون وضع مجازات معینی، بشدت از آن نهی نموده بود. (خروج22:­28) مطابق روایات عهد عتیق، شخصی مرتکب سب خداوند شد و بنی اسرائیل او را زندانی کردند تا حکم او را از موسی جویا شوند. در آنجا بود که برای کفر و لعن، مجازات اعدام تشریع شد و مرتکب سنگسار شد. (لاویان24:­­16-23). در اسلام نیز سب و لعن خداوند، پیامبران، ائمه و همچنین مادر و دختر پیامبر مجازات اعدام را در پی دارد. بر هر مسلمانی که از ارتکاب جرم آگاه شد، جایز است که «سب کننده» را به قتل برساند. این موضوع مورد اجماع فقها می­ باشد.

اعدام - یهودیت - زنا در یهودیت - لواط در یهودیت - تلمود فارسی - کتاب اعدام در یهود و اسلام - زنا با محارم در یهودیت - دانلود کتاب اعدام در حقوق یهود و اسلاممنطق حکم می­ کند تا زمانی که فعلی جرم انگاری نشده، انجام آن عمل آزاد و مباح باشد. اسلام تا حجت را بر کسی تمام نکند و دستاویزی برای افراد باقی نگذارد، مجازات و توبیخ افراد را جایز نمی­ داند.[5] مطابق قاعده قبح عقاب بلابیان «انجام دستور زمانی متوقع است که حکم و دستور رسیده باشد.

پس اگر دستور و حکم به شخص نرسد، مجازات کردن او به سبب تخطی از انجام دستور، عملی قبیح است.» این قاعده، که در دنیای امروز، با عنوان اصل «قانونی بودن جرم و مجازات» همچنان جریان دارد؛ موجب می ­شود انسان دانسته و سنجیده در اعمال و افعال خود گام بردارد و از پیش پیامد آن را پیش بینی کند. با این وجود، یهودیت بر خلاف اسلام، در روایتی که نقل شد، این اصل را نقض نموده و حکم به کیفر شخص، قبل از تعیین مجازات می­ دهد.

4. تبلیغ سایر ادیان

پایه­های حکومت یهودی و اسلامی را دین تشکیل می­ دهد و تبلیغ سایر ادیان، می­تواند عاملی برای تضعیف دین و در نتیجه پایه­های حکومت باشد. در دین یهود، «تبلیغ ادیان دیگر» مجازات مرگ را در پی دارد. (تثنیه13:­­6-10). تلمود صرف تبلیغ و تحریک دیگران به پرستش سایر خدایان را موجب ثبوت حکم سنگسار دانسته ولو اینکه شخص دعوت کننده فی الحال بر آیین یهود است و قصد تغییر دین در آینده را در سر دارد. (تلمود، سنهدرین7:­­1) تلمود بر خلاف علاقه حقوق یهودی به مجازات و کیفردهی افراد، در حکمی نادر سخن از توبه به میان آورده و می­گوید: بهتر است دعوت شونده ابتدا به نصیحت و بحث با دعوت کننده بپردازد و او را از تصمیمش منصرف سازد. چنانچه توبه کرد، مجازات ساقط می­ شود. ولکن چنانچه بحث و نصیحت تاثیری نکرد، دعوت شونده باید علیه او در دادگاه شهادت داده و مجازات سنگسار درباره او اجرا شود. (تلمود، سنهدرین7:­­10)

یکی از شرایط انعقاد عقد «ذمه» با غیر مسلمانان، عدم تبلیغ ادیان دیگر در سرزمین اسلامی است. در صورت تخلف از این شرط، برای حکومت بنا به نظر برخی حق مجازات تعزیری، و بنا به نظر برخی دیگر اختیار بین اعدام، اسارت، تبعید و مصادره اموال او ایجاد می­گردد. اما چنانچه مسلمانی دست به تبلیغ سایر ادیان بزند، این تبلیغ حمل بر تغییر باورهای دینی و ارتداد او می­ شود و شخص ممکن است به جرم ارتداد، به اعدام محکوم شود.

4. بدعت و مخالفت با فتاوی فقیهان

از آنجا که آگاهی به حکم شریعت در مسائل جدید، اختلافات و دعاوی، برای همه میسر نیست؛ شریعت یهودی و اسلامی، پیروان خود را مکلف به رجوع به کاهنان و فقیهان می­ کنند. لذا سیستم کهانت یهودی و فقاهت اسلامی از جهت مرجعیت دینی و قضایی، کارکردی مشابه دارند. اگر شخصی پس از رجوع به کاهن و آگاه شدن از حکم شریعت، به آن بی توجهی نموده و خلاف آن عمل کند، مجازات او، «اعدام» از طریق خفه کردن خواهد بود. (تلمود، سنهدرین11­:­2)

تورات، صراحتا حکم به اعدام او داده (تثنیه17:­­12) و اعدام فرد متمرد را مایه تحکیم مبانی دینی دانسته و هدف این مجازات را ارعاب و جلوگیری از تکرار «نافرمانی از کاهنان» بر می­شمارد. (تثنیه17:­­13) در حقوق اسلامی نیز حکم فقهاء همانند حکم کاهنان لازم الاتباع بوده و تخلف از آن تحت شرایطی قابل مجازات است. البته بر خلاف یهودیت، بنا به نظر برخی فقهای اسلامی اجماع و احکامی که مبنای روایی و قرآنی ندارد، جزء ضروریات دین محسوب نمی­شوند و مخالفت با آن­ها موجب ارتداد نیست. با این وجود در صورتی که «اجماع فقها» در حوزه احکام شرعیِ فردی باشد که نمود اجتماعی ندارد، تخلف از آن قابل مجازات نیست.

تلمود، بدعت گذاری را نیز جزء اقسام مخالفت با کاهنان بر شمرده و بدعت گذاران را نیز شایسته مرگ دانسته است. بطور مثال «اگر کسی بگوید تفیلین وجود ندارد تا بدین وسیله از فرمان تورات سر باز بزند، بخشیده می­شود. ولی اگر کسی با هدف اضافه کردن حکمی بر احکام بگوید در تفیلین پنج بند وجود دارد،[6] باید اعدام شود.» (تلمود، سن هدرین11:­­13) در اسلام نیز بدعت در صورتی که در حوزه عقاید باشد و منتهی به کفر یا شرک گردد، بدعت گذار تحت عنوان مرتد قابل مجازات خواهد بود. چنانچه بدعت گذاری وی در حوزه احکام باشد، در صورتی که منتهی به انکار ضروریات دین گردد (مثلا به جای پنج وعده نماز، شش وعده نماز یومیه جعل شود.) شخص، مرتد شناخته شده و به اعدام محکوم می­ گردد.

برگرفته از مقاله:

«مطالعه تطبیقی اعدام در شریعت یهودی و اسلامی»

سید ابوالفضل ساقی، فصلنامه معرفت ادیان، پیاپی 43، ص7-22


نظرات: (۰) هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی