باب 12 سفر پیدایش (تورات)

و یَهُوَه به ابرام گفت: “از ولایت خود و از مولد خویش و از خانة پدر خود بسوی زمینی که به تو نشان دهم بیرون شو و از تو امتی عظیم پیدا کنم و تو را برکت دهم و نام تو را بزرگ سازم و تو برکت خواهی بود. و برکت دهم به آنانی که تو را مبارک خوانند و لعنت کنم به آنکه تو را ملعون خواند. و از تو جمیع قبایل جهان برکت خواهند یافت.” 

باب 11 سفر پیدایش (تورات)

و تمام جهان را یک زبان و یک لغت بود. و واقع شد که چون از مشرق کوچ میکردند همواری ای در زمین شنعار یافتند و در آنجا سکنی گرفتند. و به یکدیگر گفتند: “بیایید خشتها بسازیم و آنها را خوب بپریم.” و ایشان را آجر به جای سنگ بود و قیر به جای گچ. 

باب 10 سفر پیدایش (تورات)

این است پیدایش پسران نوح سام و حام و یافث. و از ایشان بعد از طوفان پسران متولد شدند. پسران یافث: جومر و ماجوج و مادای و یاوان و توبال و ماشَک و تیراس.  و پسران جومر: اَشکناز و رِیفات و توجَرمَه. و پسران یاوان: اَلیشَه و تَرشیش و کَتیم و دودانیم. 

باب 9 سفر پیدایش (تورات)

وخدا نوح و پسرانش را برکت داده بدیشان گفت: “بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید. و خوف شما و هیبت شما بر همة حیوانات زمین و برهمة پرندگان آسمان و بر هر چه بر زمین میخزد و بر همة ماهیان دریا خواهد بود به دست شما تسلیم شده اند. 

باب 8 سفر پیدایش (تورات)

و خدا نوح و همة حیوانات و همة بهایمی را که با وی در کشتی بودند بیاد آورد. و خدا بادی بر زمین وزانید و آب ساکن گردید. و چشمه های لجه و روزنهای آسمان بسته شد و باران از آسمان باز ایستاد. و آب رفته رفته از روی زمین برگشت. و بعد از انقضای صد و پنجاه روز آب کم شد 

باب 7 سفر پیدایش (تورات)

و یَهُوَه به نوح گفت: “تو و تمامی اهل خانه ات به کشتی درآیید زیرا تو را در این عصر به حضور خود عادل دیدم. و از همة بهایم پاک هفت هفت نر و ماده با خود بگیر و از بهایم ناپاک دو دو نر و ماده و از پرندگان آسمان نیز هفت هفت نر و ماده را تا نسلی بر روی تمام زمین نگاه داری. زیرا که من بعد از هفت روز دیگر چهل روز و چهل شب باران می بارانم و هر موجودی را که ساخته ام از روی زمین محو می سازم.

باب 6 سفر پیدایش (تورات)

و واقع شد که چون آدمیان شروع کردند به زیاد شدن بر روی زمین و دختران برای ایشان متولد گردیدند پسران خدا دختران آدمیان را دیدند که نیکو منظرند و از هر کدام که خواستند زنان برای خویشتن میگرفتند.و یَهُوَه گفت: “روح من در انسان دائماً داوری نخواهد کرد زیرا که او نیز بشر است. لیکن ایام وی صد و بیست سال خواهد بود. 

باب 5 سفر پیدایش (تورات)

این است کتاب پیدایش آدم در روزی که خدا آدم را آفرید به شبیه خدا او را ساخت. نر و ماده ایشان را آفرید. و ایشان را برکت داد و ایشان را “آدم” نام نهاد در روز آفرینش ایشان. و آدم صد و سی سال بزیست پس پسری به شبیه و بصورت خود آورد و او را شیث نامید. و ایام آدم بعد از آوردن شیث هشتصد سال بود و پسران و دختران آورد. 

باب 4 سفر پیدایش (تورات)

و آدم زن خود حوا را بشناخت و او حامله شده قائن را زایید و گفت: “مردی از یَهُوَه حاصل نمودم.” و بار دیگر برادر او هابیل را زایید. و هابیل گله بان بود و قائن کارکُن زمین بود. و بعد از مرور ایام واقع شد که قائن هدیه ای از محصول زمین برای یَهُوَه آورد. 

باب 3 سفر پیدایش (تورات)

و مار از همه حیوانات صحرا که یَهُوَه خدا ساخته بود هشیارتر بود. و به زن گفت: “آیا خدا حقیقتا گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟” زن به مار گفت: “از میوة درختان باغ میخوریم. لکن از میوة درختی که در وسط باغ است خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس مکنید مبادا بمیرید. 

باب 2 سفر پیدایش (تورات)

و آسمانها و زمین و همة لشکر آنها تمام شد. و در روز هفتم خدا از همة کار خود که ساخته بود فارغ شد. و در روز هفتم از همة کار خود که ساخته بود آرامی گرفت. پس خدا روز هفتم را مبارک خواند و آنرا تقدیس نمود زیرا که در آن آرام گرفت از همة کار خود که خدا آفرید و ساخت.