-
۴۲۴۴
باب نهم
1) وخدا نوح و پسرانش را برکت داده بدیشان گفت: “بارور و کثیر شوید و زمین را پر سازید.
2) و خوف شما و هیبت شما بر همة حیوانات زمین و برهمة پرندگان آسمان و بر هر چه بر زمین میخزد و بر همة ماهیان دریا خواهد بود به دست شما تسلیم شده اند.
3) و هر جنبنده ای که زندگی دارد برای شما طعام باشد. همه را چون علف سبز به شما دادم
4) مگر گوشت را با جانش که خون او باشد مخورید.
5) و هر آینه انتقام خون شما را برای جان شما خواهم گرفت. از دست هر حیوان آنرا خواهم گرفت. و از دست انسان انتقام جان انسان را ازدست برادرش خواهم گرفت.
6) هر که خون انسان ریزد خون وی به دست انسان ریخته شود. زیرا خدا انسان را بصورت خود ساخت.
7) و شما بارور و کثیر شوید و در زمین منتشر شده در آن بیفزایید.”
8) و خدا نوح و پسرانش را با وی خطاب کرده گفت:
9) “اینک من عهد خود را با شما و بعد از شما با ذریت شما استوار سازم
10) و با همة جانورانی که با شما باشند از پرندگان و بهایم و همة حیوانات زمین با شما با هرچه از کشتی بیرون آمد حتی جمیع حیوانات زمین.
11) عهد خود را با شما استوار میگردانم که بار دیگر هر ذی جسد از آب طوفان هلاک نشود و طوفان بعد از این نباشد تا زمین را خراب کند.”
12) و خدا گفت: “اینست نشان عهدی که من می بندم در میان خود و شما و همة جانورانی که با شما باشند نسلاً بعد نسل تا به ابد:
13) قوس خود را در ابر میگذارم و نشان آن عهدی که در میان من و جهان است خواهد بود.
14) و هنگامی که ابر را بالای زمین گسترانم و قوس در ابر ظاهر شود
15) آنگاه عهد خود را که در میان من و شما و همة جانوران ذی جسد میباشد بیاد خواهم آورد. و آب طوفان دیگر نخواهد بود تا هر ذی جسدی را هلاک کند.
16) و قوس در ابر خواهد بود و آنرا خواهم نگریست تا بیاد آورم آن عهد جاودانی را که در میان خدا و همة جانوران است از هر ذی جسدی که بر زمین است.”
17) و خدا به نوح گفت: “این است نشان عهدی که استوار ساختم در میان خود و هر ذی جسدی که بر زمین است.”
18) و پسران نوح که از کشتی بیرون آمدند سام و حام و یافث بودند. و حام پدر کنعان است.
19) اینانند سه پسر نوح و از ایشان تمامی جهان منشعب شد.
20) و نوح به فلاحت زمین شروع کرد و تاکستانی غرس نمود.
21) و شراب نوشیده مست شد و در خیمة خود عریان گردید.
22) و حام پدر کنعان برهنگی پدر خود را دید و دو برادر خود را بیرون خبر داد.
23) و سام و یافث ردا را گرفته بر کتف خود انداختند و پس پس رفته برهنگی پدر خود را پوشانیدند. و روی ایشان باز پس بود که برهنگی پدر خود را ندیدند.
24) و نوح از مستی خود به هوش آمده دریافت که پسر کهترش با وی چه کرده بود.
25) پس گفت: “کنعان ملعون باد! برادران خود را بندة بندگان باشد.”
26) و گفت: “متبارک باد یَهُوَه خدای سام! و کنعان بندة او باشد.
27) خدا یافث را وسعت دهد و در خیمه های سام ساکن شود و کنعان بندة او باشد.”
28) و نوح بعد از طوفان سیصد و پنجاه سال زندگانی کرد.
29) پس جملة ایام نوح نهصد و پنجاه سال بود که مرد.
برگرفته از نسخه خطی «کتاب مقدس یعنی عهد عتیق و عهد جدید»، Unwin Brothers، لندن، 1904 میلادی
تنظیم و ویرایش: اندیشکده اریحا (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |