-
۲۱۳۱
خروج
1) آنگاه موسی و بنی اسرائیل این سرود را برای یَهُوَه سراییده گفتند که: “یَهُوَه را سرود میخوانم زیرا که با جلال مظفر شده است. اسب و سوارش را به دریا انداخت.
2) یَهُوَه قوت و تسبیح من است. و او نجات من گردیده است. این خدای من است پس او را تمجید میکنم. خدای پدر من است پس او را متعال میخوانم.
3) یَهُوَه مرد جنگی است. نام او یَهُوَه است.
4) ارابه ها و لشکر فرعون را به دریا انداخت. مبارزان برگزیدة او در دریای قلزم غرق شدند.
5) لجه ها ایشان را پوشانید. مثل سنگ به ژرفیها فرو رفتند.
6) دست راست تو ای یَهُوَه به قوت جلیل گردیده. دست راست تو ای یَهُوَه دشمن را خرد شکسته است
7) و به کثرت جلال خود خصمان را منهدم ساخته ای. غضب خود را فرستاده ایشان را چون خاشاک سوزانیده ای
8) و به نفخِة بینی تو آبها فراهم گردید. و موجها مثل توده بایستاد و لجه ها در میان دریا منجمد گردید.
9) دشمن گفت تعاقب میکنم و ایشان را فرو میگیرم و غارت را تقسیم کرده جانم از ایشان سیر خواهد شد. شمشیر خود را کشیده دست من ایشان را هلاک خواهد ساخت
10) و چون به نفخة خود دمیدی دریا ایشان را پوشانید. مثل سرب در آبهای زورآور غرق شدند.
11) کیست مانند تو ای یَهُوَه در میان خدایان؟ کیست مانند تو جلیل در قدوسیت؟ تو مهیب هستی در تسبیح خود و صانع عجایب!
12) چون دست راست خود را دراز کردی زمین ایشان را فرو برد.
13) این قومِ خویش را که فدیه دادی به رحمانیت خود رهبری نمودی. ایشان را به قوت خویش به سوی مسکن قدس خود هدایت کردی.
14) امتها چون شنیدند مضطرب گردیدند. لرزه بر سکنة فلسطین مستولی گردید.
15) آنگاه امرای ادوم در حیرت افتادند. و اکابر موآب را لرزه فرو گرفت و جمیع سکنة کنعان گداخته گردیدند.
16) ترس و هراس ایشان را فرو گرفت. از بزرگی بازوی تو مثل سنگ ساکت شدند تا قوم تو ای یَهُوَه عبور کنند
17) تا این قومی که تو خریده ای در جبل میراث خود غرس خواهی کرد به مکانی که تو ای یَهُوَه مسکن خود ساخته ای یعنی آن مقام مقدسی که دستهای تو ای یَهُوَه مستحکم کرده است.
18) یَهُوَه سلطنت خواهد کرد تا ابدالآباد.”
19) زیرا که اسبهای فرعون با ارابه ها و سوارانش به دریا در آمدند و یَهُوَه آب دریا را بر ایشان برگردانید. اما بنی اسرائیل از میان دریا به خشکی رفتند.
20) و مریمِ نبیه خواهر هارون دف را به دست خود گرفته و همة زنان از عقب وی دفها گرفته رقص کنان بیرون آمدند.
21) پس مریم ددر جواب ایشان گفت: “یَهُوَه را بسرایید زیرا که با جلال مظفر شده است اسب و سوارش را به دریا انداخت.”
22) پس موسی اسرائیل را از بحر قلزم کوچانید و به صحرای شور آمدند و سه روز در صحرا میرفتند و آب نیافتند.
23) پس به ماره رسیدند و از آب ماره نتوانستند نوشید زیرا که تلخ بود. از این سبب آن را ماره نامیدندد.
24) و قوم به موسی شکایت کرده گفتند: “چه بنوشیم؟”
25) چون نزد یَهُوَه استغاثه کرد یَهُوَه درختی بدو نشان داد پس آنرا به آب انداخت و آب شیرین گردید. و در آنجا فریضه ای و شریعتی برای ایشان قرار داد و در آنجا ایشان را امتحان کرد.
26) و گفت: “هر آینه اگر قول یَهُوَه خدای خود را بشنوی و آنچه را در نظر او راست است بجا آوری و احکام او را بشنوی و تمامی فرایض او را نگاه داری همانا هیچ یک از همة مرضهایی را که بر مصریان آورده ام بر تو نیاورم زیرا که من یَهُوَه شفا دهندة تو هستم.”
27) پس به ایلیم آمدند و در آنجا دوازه چشمة آب و هفتاد درخت خرما بود و در آنجا نزد آب خیمه زدند.
ترجمه: انجمن پخش کتب مقدسه
تهیه و تنظیم: اندیشکده اریحا (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |