-
۱۵۷۰
تثنیه
باب بیست و دوم
- اگر گاو یا گوسفند برادر خود را گم شد بینی از او رو مگردان. آن را البته نزد برادر خود برگردان.
- و اگر برادرت نزدیک تو نباشد یا او را نشناسی آن را به خانة خود بیاور و نزد تو بماند تا برادرت آن را طلب نماید آنگاه آن را به او رد نما.
- و به الاغ او چنین کن و به لباسش چنین عمل نما و به هر چیز گمشدة برادرت که از او گم شود و یافته باشی چنین عمل نما نمی توانی از او روگردانی.
- اگر الاغ یا گاو برادرت را در راه افتاده بینی از آن رو مگردان البته آن را با او برخیزان.
- متاع مرد بر زن نباشد و مرد لباس زن را نپوشد زیرا هرکه این را کند مکروه یَهُوَه خدای توست.
- اگر اتفاقاً آشیانة مرغی در راه به نظر تو آید خواه بر درخت یا بر زمین و در آن بچهها یا تخمها باشد و مادر بر بچهها یا تخمها نشسته مادر را با بچهها نگیر.
- مادر را البته رها کن و بچهها را برای خود بگیر تا برای تو نیکو شود و عمر دراز کنی.
- چون خانة تو بنا کنی بر پشت بام خود دیواری بساز مبادا کسی از آن بیفتد و خون بر خانة خود بیاوری.
- در تاکستان خود دو قسم تخم نکار مبادا تمامی آن یعنی هم تخمی که کاشتهای و هم محصول تاکستان وقف شود.
- گاو و الاغ را با هم جفت کرده شیار نکن.
- پارچة مختلط از پشم و کتان با هم مپوش.
- بر چهار گوشة رخت خود که خود را به آن میپوشانی رشتهها بساز.
- اگر کسی برای خود زنی گیرد و چون بدو درآید او را مکروه دارد
- و اسباب حرف بدو نسبت داده از او اسم بد شهرت دهد و گوید این زن را گرفتم و چون به او نزدیکی نمودم او را باکره نیافتم
- آنگاه پدر و مادر آن دختر علامت بکارت دختر را برداشته نزد مشایخ شهر نزد دروازه بیاورند.
- و پدر دختر به مشایخ بگوید: «دختر خود را به این مرد به زنی دادهام و از او کراهت دارد
- و اینک اسباب حرف بدو نسبت داده می گوید دختر تو را باکره نیافتم و علامت بکارت دختر من این است.» پس جامه را پیش مشایخ شهر بگسترانند.
- پس مشایخ آن شهر آن مرد را گرفته تنبیه کنند.
- و او را صد مثقال نقره جریمه نموده به پدر دختر بدهند چون که بر باکره اسرائیل بدنامی آورده است. و او زن وی خواهد بود و در تمامی عمرش نمی تواند او را رها کند.
- لیکن اگر این سخن راست باشد و علامت بکارت آن دختر پیدا نشود
- آنگاه دختر را نزد در خانة پدرش بیرون آورند و اهل شهرش او را با سنگ سنگسار نمایند تا بمیرد چون که در خانة پدر خود زنا کرده در اسرائیل قباحتی نموده است. پس بدی را از میان خود دور کردهای.
- اگر مردی یافت شود که با زن شوهرداری همبستر شده باشد پس هر دو یعنی مردی که با زن خوابیده است و زن کشته شوند. پس بدی را از اسرائیل دور کردهای.
- اگر دختر باکرهای به مردی نامزد شود و دیگری او را در شهر یافته با او همبستر شود
- پس هر دو ایشان را نزد دروازه شهر بیرون آورده ایشان را با سنگ ها سنگسار کنند تا بمیرند اما دختر را چون که در شهر بود و فریاد نکرد و مرد را چون که زن همسایة خود را ذلیل ساخت پس بدی را از میان خود دور کردهای.
- اما اگر آن مرد دختری نامزد را در صحرا یابد و آن مرد به او زور آورده با او بخوابد پس آن مرد که با او خوابید تنها کشته شود.
- و اما با دختر هیچ نکن زیرا بر دختر گناهِ مستلزم موت نیست بلکه این مثل آن است که کسی بر همسایة خود برخاسته او را بکشد
- چون که او را در صحرا یافت و دختر نامزد فریاد برآورد و برایش رهانندهای نبود.
- و اگر مردی دختر باکرهای را که نامزد نباشد بیابد و او را گرفته با او همبستر شود و گرفتار شوند
- آنکه آن مرد که با او خوابیده است پنجاه مثقال نقره به پدر دختر بدهد و آن دختر زن او باشد چون که او را ذلیل ساخته است و در تمامی عمرش نمی تواند او را رها کند.
- هیچکس زن پدر خود را نگیرد و دامن پدر خود را منکشف نسازد.
براساس نسخه «کتاب مقدس یعنی عهد عتیق و عهد جدید»، لندن، 1904 میلادی
تنظیم و ویرایش: پژوهش های حقوق و ادیان (bjes.ir)
تنظیم و ویرایش: پژوهش های حقوق و ادیان (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |