-
۱۹۸۶
باب چهل و ششم
1) و اسرائیل با هر چه داشت کوچ کرده به بئرشبع آمده و قربانیها برای خدای پدر خود اسحاق گذرانید.
2) و خدا در رؤیاهای شب به اسرائیل خطاب کرده گفت: “ای یعقوب! ای یعقوب!” گفت: “لبیک.”
3) گفت: “من هستم الله خدای پدرت از فرود آمدن به مصر مترس زیرا در آنجا امتی عظیم از تو به وجود خواهم آورد.
4) من با تو به مصر خواهم آمد و من نیز تو را از آنجا البته باز خواهم آورد و یوسف دست خود را بر چشمان تو خواهد گذاشت.”
5) و یعقوب از بِئرشَبع روانه شده و بنی اسرائیل پدر خود یعقوب و اطفال و زنان خویش را بر ارابه هایی که فرعون به جهت آوردن او فرستاده بود برداشتند.
6) و مواشی و اموالی را که در زمین کنعان اندوخته بودند گرفتند. و یعقوب با تمامی ذریت خود به مصر آمدند.
7) و پسران و پسران پسران خود را با خود و دختران و دختران پسران خود را و تمامی ذریت خویش را به همراهی خود به مصر آورد.
8) و این است نامهای پسران اسرائیل که به مصر آمدند: یعقوب و پسرانش رؤبین نخستزادة یعقوب.
9) و پسران رؤبین: حنوک و فَلو و حصرون و کَرمی.
10) و پسران شمعون: یموئیل و یامین و اوهد و یاکین و صوحر و شاؤل که پسر زن کنعانی بود.
11) و پسران لاوی: جِرشون و قُهات و مراری.
12) و پسران یهودا: عیر و اونان و شیلَه و فارِص و زارَح. اما عیر و اونان در زمین کنعان مردند. و پسران فارص: حصرون و حامول بودند.
13) و پسران یساکار: تولاع و فُوه و یوب و شمرون.
14) و پسران زبولون: سارِد و ایلون و یاحلئیل.
15) اینانند پسران لیه که آنها را با دختر خود دینه در فدان ارام برای یعقوب زایید. همة نفوس پسران و دخترانش سی و سه نفر بودند.
16) و پسران جاد: صَفیون و حجی و شونی و اِصبون و عیری و اَرودی و اَرئیلی.
17) و پسران اَشیر: یمنه و یشوه و یشوی و بریعه و خواهر ایشان ساره و پسران بریعه حابِر و ملکیئیل.
18) اینانند پسران زِلفه که لابان به دختر خود لیه داد و این شانزده را برای یعقوب زایید.
19) و پسران راحیل زن یعقوب: یوسف و بنیامین.
20) و برای یوسف در زمین مصر منسی و اِفرایم زاییده شدند که اَسنات دختر فوطی فارع کاهن اون برایش بزاد.
21) و پسران بنیامین: بالع و باکر و اَشبیل و جیرا و نَعمان و ایحی و رُش و مفیم و حفیم و آرد.
22) اینانند پسران راحیل که برای یعقوب زاییده شدند همه چهارده نفر.
23) و پسران دان: حوشیم.
24) و پسران نفتالی: یحصئیل و جونی و یصر و شلیم.
25) اینانند پسران بِلهه که لابان به دختر خود راحیل داد و ایشان را برای یعقوب زایید. همه هفت نفر بودند.
26) همة نفوسی که با یعقوب به مصر آمدند که از صُلب وی پدید شدند سوای زنان پسران یعقوب جمیعاً شصت و شش نفر بودند.
27) و پسران یوسف که برایش در مصر زاییده شدند دو نفر بودند. پس جمیع نفوس خاندان یعقوب که به مصر آمدند هفتاد بودند.
28) و یهودا را پیش روی خود نزد یوسف فرستاد تا او را به جوشن راهنمایی کند و به زمین جوشن آمدند.
29) و یوسف عرابة خود را حاضر ساخت تا به استقبال پدر خود اسرائیل به جوشن برود. و چون او را بدید به گردنش بیاویخت و مدتی بر گردنش گریست.
30) و اسرائیل به یوسف گفت: “اکنون بمیرم چونکه روی تو را دیدم که تا بحال زنده هستی.”
31) و یوسف برادران خود و اهل خانة پدر خویش را گفت: “میروم تا فرعون را خبر دهم و به وی گویم: “برادرانم و خانوادة پدرم که در زمین کنعان بودند نزد من آمده اند.
32) و مردان شبانان هستند زیرا اهل مواشی اند و گله ها و رمه ها و کل مایملک خود را آورده اند.”
33) و چون فرعون شما را بطلبد و گوید: “کسب شما چیست؟”
34) گویید: “غلامانت از طفولیت تا بحال اهل مواشی هستیم هم ما و هم اجداد ما تا در زمین جوشن ساکن شوید زیرا که هر شبان گوسفند مکروه مصریان است.”
برگرفته از نسخه خطی «کتاب مقدس یعنی عهد عتیق و عهد جدید»، Unwin Brothers، لندن، 1904 میلادی
تنظیم و ویرایش: اندیشکده اریحا (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |