-
۱۴۶۴
1) و یَهُوَه موسی را در کوه سینا خطاب کرده گفت:
2) “بنیاسرائیل را خطاب کرده به ایشان بگو: چون شما به زمینی که من به شما میدهم داخل شوید آنگاه زمین سبَت یَهُوَه را نگاه بدارد.
3) شش سال مزرعة خود را بکار و شش سال تاکستان خود را پازش بکن و محصولش را جمع کن.
4) و در سال هفتم سبَت آرامی برای زمین باشد یعنی سبَت برای یَهُوَه. مزرعة خود را مکار و تاکستان خود را پازش منما.
5) آنچه از مزرعة تو خودرو باشد درو مکن و انگورهای مو پازش ناکردة خود را مچین سال آرامی برای زمین باشد.
6) و سبَت زمین خوراک بجهت شما خواهد بود برای تو و غلامت و کنیزت و مزدورت و غریبی که نزد تو مأوا گزیند.
7) و برای بهایمت و برای جانورانی که در زمین تو باشند همة محصولش خوراک خواهد بود.
8)“و برای خود هفت سبت سالها بشمار یعنی هفت در هفت سال و مدت هفت سبت سالها برای تو چهل و نه سال خواهد بود.
9) و در روز دهم از ماه هفتم در روز کفاره کَرِنّا را بگردان.
10) سال پنجاهم را تقدیس نمایید و در زمین برای جمیع ساکنانش آزادی را اعلان کنید. این برای شما یوبیل خواهد بود و هرکس از شما به ملک خود برگردد و هرکس از شما به قبیلة خود برگردد.
11) این سال پنجاهم برای شما یوبیل خواهد بود. زراعت مکنید و حاصل خودروی آنرا مچینید و انگورهای مو پازش ناکردة آنرا مچینید.
12) چونکه یوبیل است برای شما مقدس خواهد بود محصول آنرا در مزرعه بخورید.
13) در این سال یوبیل هرکس از شما به ملک خود برگردد.
14) و اگر چیزی به همسایة خود بفروشی یا چیزی از دست همسایهات بخری یکدیگر را مغبون مسازید.
15) برحسب شمارة سالهای بعد از یوبیل از همسایة خود بخر و بر حسب سالهای محصولش به تو بفروشد.
16) بر حسب زیادتی سالها قیمت آنرا زیاده کن و بر حسب کمی سالها قیمتش را کم نما زیرا که شمارة حاصلها را به تو خواهد فروخت.
17) و یکدیگر را مغیون مسازید و از خدای خود بترس. من یَهُوَه خدای شما هستم.
18) پس فرایض مرا بجا آورید و احکام مرا نگاه داشته آنها را به عمل آورید تا در زمین به امنیت ساکن شوید.
19) “و زمین بار خود را خواهد داد و به سیری خواهید خورد و به امنیت در آن ساکن خواهید بود.
20) و اگر گویید در سال هفتم چه بخوریم زیرا اینک نمیکاریم و حاصل خود را جمع نمیکنیم
21) پس در سال ششم برکت خود را بر شما خواهم فرمود و محصولِ سه سال خواهد داد.
22) و در سال هشتم بکارید و از محصولِ کهنه تا سال نهم بخورید تا حاصل آن برسد کهنه را بخورید.
23) و زمین به فروش ابدی نرود زیرا زمین از آن من است و شما نزد من غریب و مهمان هستید.
24) و در تمامی زمین ملک خود برای زمین فکاک بدهید.
25) اگر برادر تو فقیر شده بعضی از ملک خود را بفروشد آنگاه ولی او که خویش نزدیک او باشد بیاید و آنچه را که برادرت میفروشد انفکاک نماید.
26) و اگر کسی ولی ندارد و برخوردار شده قدر فکاک آنرا پیدا نماید.
27) آنگاه سالهای فروش آنرا بشمارد و آنچه را که زیاده است به آنکس که فروخته بود رد نماید و او به ملک خود برگردد.
28) و اگر نتواند برای خود پس بگیرد آنگاه آنچه فروخته است به دست خریدار آن تا سال یوبیل بماند و در یوبیل رها خواهد شد و او به ملک خود خواهد برگشت.
29) “و اگر کسی خانة سکونتی در شهر حصاردار بفروشد تا یکسال تمام بعد از فروختن آن حق انفکاک آنرا خواهد داشت مدت انفکاک آن یکسال خواهد بود.
30) و اگر در مدت یکسال تمام آنرا انفکاک ننماید پس آن خانهای که در شهر حصاردار است برای خریدار آن نسلاً بعد نسل برقرار باشد در یوبیل رها نشود.
31) لیکن خانههای دهات که حصار گرد خود ندارد با مزرعههای آن زمین شمرده شود. برای آنها حق انفکاک هست و در یوبیل رها خواهد شد.
32) و اما شهرهای لاویان خانههای شهرهای ملک ایشان حق انفکاک آنها همیشه برای لاویان است.
33) و اگر کسی از لاویان بخرد پس آنچه فروخته شده است از خانه یا از شهرِ ملک او در یوبیل رها خواهد شد زیرا خانههای شهرهای لاویان در میان بنیاسرائیل ملک ایشان است.
34) و مزرعههای حوالی شهرهای ایشان فروخته نشود زیرا که این برای ایشان ملک ابدی است.
35) “و اگر بردارت فقیر شده نزد تو تهیدست باشد او را مثل غریب و مهمان دستگیری نما تا با تو زندگی نماید.
36) از او ربا و سود مگیر و از خدای خود بترس تا برادرت با تو زندگی نماید.
37) نقد خود را به او به ربا مده و خوراک خود را به او به سود مده.
38) من یَهُوَه خدای شما هستم که شما را از زمین مصر بیرون آوردم تا زمین کنعان را به شما دهم و خدای شما باشم.
39) و اگر برادرت نزد تو فقیر شده خود را به تو بفروشد بر او مثل غلام خدمت مگذار.
40) مثل مزدور و مهمان نزد تو باشد و تا سال یوبیل نزد تو خدمت نماید.
41) آنگاه از نزد تو بیرون رود خود او و پسرانش همراه وی و به خاندان خود برگردد و به ملک پدران خود رجعت نماید.
42) زیرا که ایشان بندگان منند که ایشان را از زمین مصر بیرون آوردم مثل غلامان فروخته نشوند.
43) بر او به سختی حکمرانی منما و از خدای خود بترس.
44) و اما غلامانت و کنیزانت که برای تو خواهند بود از امتهایی که به اطراف تو میباشند از ایشان غلامان و کنیزان بخرید.
45) و هم از پسران مهمانانی که نزد شما مأوا گزینند و از قبیلههای ایشان که نزد شما باشند که ایشان را در زمین شما تولید نمودند بخرید و مملوک شما خواهند بود.
46) و ایشان را بعد از خود برای پسران خود واگذارید تا ملک موروثی باشند و ایشان را تا به ابد مملوک سازید و اما برادران شما از بنیاسرائیل هیچکس بر برادر خود به سختی حکمرانی نکند.
47) “و اگر غریب یا مهمانی نزد شما برخوردار گردد و برادرت نزد او فقیر شده به آن غریب یا مهمان تو یا به نسل خاندان آن غریب خود را بفروشد
48) بعد از فروخته شدنش برای وی حق انفکاک میباشد. یکی از برادرانش او را انفکاک نماید.
49) یا عمویش یا پسر عمویش او را انفکاک نماید یا یکی از خویشان او از خاندانش او را انفکاک نماید یا خود او اگر برخوردار گردد خویشتن را انفکاک نماید.
50) و با آن کسی که او را خرید از سالی که خود را فروخت تا سال یوبیل حساب کند و نقد فروش او بر حسب شمارة سالها باشد موافق روزهای مزدور نزد او باشد.
51) اگر سالهای بسیار باقی باشد برحسب آنها نقد انفکاک خود را از نقد فروش خود پس بدهد.
52) و اگر تا سال یوبیل سالهای کم باقی باشد با وی حساب بکند و بر حسب سالهایش نقد انفکاک خود را رد نماید.
53) مثل مزدوری که سال به سا اجیر باشد نزد او بماند و در نظر تو به سختی بر وی حکمرانی نکند.
54) و اگر به اینها انفکاک نشود پس در سال یوبیل رها شود هم خود او و پسرانش همراه وی. 55 زیرا برای من بنیاسرائیل غلاماند ایشان غلام من میباشند که ایشان را از زمین مصر بیرون آوردم. من یَهُوَه خدای شما هستم.
تنظیم و ویرایش: پژوهش های حقوق و ادیان (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |