-
۱۲۳۱
1) و یَهُوَه موسی را در عرَبات موآب نزد اردن در مقابل اریحا خطاب کرده گفت:
2) “بنیاسرائیل را امر فرما که از نصیب ملک خود شهرها برای سکونت به لاویان بدهند و نواحی شهرها را از اطراف آنها به لاویان بدهید.
3) و شهرها بجهت سکونت ایشان باشد و نواحی آنها برای بهایم و اموال و سایر حیوانات ایشان باشد.
4) و نواحی شهرها که به لاویان بدهید از دیوار شهر بیرون از هر طرف هزار ذراع باشد.
5) و از بیرون شهر به طرف مشرق دو هزار ذراع و به طرف جنوب دو هزار ذراع و به طرف مغرب دو هزار ذراع و به طرف شمال دو هزار ذراع بپیمایید. و شهر در وسط باشد و این نواحی شهرها برای ایشان خواهد بود.
6) “و از شهرها که به لاویان بدهید شش شهر ملجأ خواهد بود و آنها را برای قاتل بدهید تا به آنجا فرار کند و سوای آنها چهل و دو شهر بدهید.
7) پس جمیع شهرها که به لاویان خواهید داد چهل و هشت شهر با نواحی آنها خواهد بود.
8) و اما شهرهایی که از ملک بنیاسرائیل میدهید از کثیر کثیر و از قلیل قلیل بگیرید. هرکس به اندازة نصیب خود که یافته باشد از شهرهای خود به لاویان بدهد.”
9) و یَهُوَه موسی را خطاب کرده گفت:
10) “بنیاسرائیل راخطاب کرده به ایشان بگو: چون شما از اردن به زمین کنعان عبور کنید
11) آنگاه شهرها برای خود تعیین کنید تا شهرهای ملجأ برای شما باشد تا هر قاتلی که شخصی را سهواً کشته باشد به آنجا فرار کند.
12) و این شهرها برای شما بجهت ملجأ از ولّی مقتول خواهد بود تا قاتل پیش از آنکه به حضور جماعت برای داوری بایستد نمیرد.
13) “و از شهرهایی که میدهید شش شهر ملجأ برای شما باشد.
14) سه شهر از آنطرف اردن بدهید و سه شهر در زمین کنعان بدهید تا شهرهای ملجأ باشد.
15) بجهت بنیاسرائیل و غریب و کسی که در میان شما وطن گزیند این شش شهر برای ملجأ باشد تا هر که شخصی را سهواً کشته باشد به آنجا فرار کند.
16) “و اگر او را به آلت آهنین زد که مرد او قاتل است و قاتل البته کشته شود.
17) و اگر او را با دست خود به سنگی که از آن کسی کشته شود بزند تا بمیرد او قاتل است و قاتل البته کشته شود.
18) و اگر او را به چوب دستی که به آن کسی کشته شود بزند تا بمیرد او قاتل است و قاتل البته کشته شود.
19) ولّی خون خود قاتل را بکشد. هرگاه به او برخورَد او را بکشد.
20) و اگر از روی بغض او را با تیغ زد یا قصداً چیزی بر او انداخت که مرد
21) یا از روی عداوت او را با دست خود زد که مرد آن زننده چون که قاتل است البته کشته شود ولّی خون هرگاه به قاتل برخورَد او را بکشد.
22) “لیکن اگر او را بدون عداوت سهواً تیغ زند یا چیزی بدون قصد بر او اندازد
23) و اگر سنگی را که کسی به آن کشته شود نادیده بر او بیندازد که بمیرد و با وی دشمنی نداشته و بد اندیش او نبوده باشد
24) پس جماعت در میان قاتل و ولّی خون برحسب این احکام داوری نمایند.
25) و جماعت قاتل را از دست ولّی خون رهایی دهند و جماعت وی را به شهر ملجای او که به آن فرار کرده بود برگرداند و او در آنجا تا موت رئیس کهنه که به روغن مقدس مسح شده است ساکن باشد.
26) و اگر قاتل وقتی از حدود شهر ملجای خود که به آن فرار کرده بود بیرون آید
27) و ولّی خون او را بیرون حدود شهر ملجایش بیابد پس ولّی خون قاتل را بکشد قصاص خون برای او نشود.
28) زیرا که میبایست تا وفات رئیس کهنه در شهر ملجای خود مانده باشد و بعد از وفات رئیس کهنه قاتل به زمین ملک خود برگردد.
29) “و این احکام برای شما در قرنهای شما در جمیع مسکنهای شما فریضة عدالتی خواهد بود.
30) “هر که شخصی را بکشد پس قاتل به گواهی شاهدان کشته شود و یک شاهد برای کشته شدن کسی شهادت ندهد.
31) و هیچ فدیه به عوض جان قاتلی که مستوجب قتل است مگیرید بلکه او البته کشته شود.
32) و از کسی که به شهر ملجای خود فرار کرده باشد فدیه مگیرید که پیش از وفات کاهن برگردد و به زمین خود ساکن شود.
33) و زمینی را که در آن ساکنید ملوث مسازید زیرا که خون زمین را ملوث میکند و زمین را برای خونی که در آن ریخته شود کفاره نمیتوان کرد مگر به خون کسی که آنرا ریخته باشد.
34) پس زمینی را که شما در آن ساکنید و من در میان آن ساکن هستم در میان بنیاسرائیل ساکن میباشم.”
تنظیم و ویرایش: پژوهش های حقوق و ادیان (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |