-
۷۵۴۸
باب سوم
1) و مار از همه حیوانات صحرا که یَهُوَه خدا ساخته بود هشیارتر بود. و به زن گفت: “آیا خدا حقیقتا گفته است که از همه درختان باغ نخورید؟”
2) زن به مار گفت: “از میوة درختان باغ می خوریم
3) لکن از میوة درختی که در وسط باغ است خدا گفت از آن مخورید و آن را لمس مکنید مبادا بمیرید.”
4) مار به زن گفت: “هر آینه نخواهید مرد
5) بلکه خدا میداند در روزی که از آن بخورید چشمان شما باز شود و مانند خدا عارف نیک و بد خواهید بود.”
6) و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و بنظر خوشنما و درختی دلپذیر و دانش افزا پس از میوه اش گرفته بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد.
7) آنگاه چشمان هر دوِ ایشان باز شد و فهمیدند که عریانند. پس برگ های انجیر به هم دوخته سترها برای خویشتن ساختند.
8) و آواز یَهُوَه خدا را شنیدند که در هنگام وزیدن نسیم نهار در باغ می خرامید و آدم و زنش خویشتن را از حضور یَهُوَه خدا در میان درختان باغ پنهان کردند.
9) و یَهُوَه خدا آدم را ندا در داد و گفت: “کجا هستی؟”
10) گفت: “چون آوازت را در باغ شنیدم ترسان گشتم زیرا که عریانم. پس خود را پنهان کردم.”
11) گفت: “که تو را آگاهانید که عریانی؟ آیا از آن درختی که تو را قدغن کردم که از آن نخوری خوردی؟”
12) آدم گفت: “این زنی که قرین من ساختی وی از میوة درخت به من داد که خوردم.”
13) پس یَهُوَه خدا به زن گفت: “این چه کار است که کردی؟ “ زن گفت: “مار مرا اغوا نمود که خوردم.”
14) پس یَهُوَه خدا به مار گفت: “چونکه این کار کردی از جمیع بهایم و از همه حیوانات صحرا ملعون تر هستی! بر شکمت راه خواهی رفت و تمام ایام عمرت خاک خواهی خورد.
15) و عداوت در میان تو و زن و در میان ذُریت تو و ذریت وی میگذارم او سر تو را خواهد کوبید و تو پاشنة وی را خواهی کوبید.”
16) و به زن گفت: “اَلَم و حمل تو را بسیار افزون گردانم با الم فرزندان خواهی زایید و اشتیاق تو به شوهرت خواهد بود و او بر تو حکمرانی خواهد کرد.”
17) و به آدم گفت: “چونکه سخن زوجه ات را شنیدی و از آن درخت خوردی که امر فرموده گفتم از آن نخوری پس بسبب تو زمین ملعون شد و تمام ایام عمرت از آن با رنج خواهی خورد.
18) خار و خس نیز برایت خواهد رویانید و سبزه های صحرا را خواهی خورد.
19) و به عرق پیشانی ات نان خواهی خورد تا حینی که به خاک راجع گردی که از آن گرفته شدی زیرا که تو خاک هستی و به خاک خواهی برگشت.”
20) و آدم زن خود را حوا نام نهاد زیرا که او مادر جمیع زندگان است.
21) و یَهُوَه خدا رختها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید.
22) و یَهُوَه خدا گفت: “همانا انسان مثل یکی از ما شده است که عارف نیک و بد گردیده. اینک مبادا دست خود را دراز کند و از درخت حیات نیز گرفته بخورَد و تا به ابد زنده ماند.”
23) پس یَهُوَه خدا او را از باغ عدن بیرون کرد تا کار زمینی را که از آن گرفته شده بود بکند.
24) پس آدم را بیرون کرد و به طرف شرقی باغ عدن کروبیان را مسکن داد و شمشیر آتشباری را که به هر سو گردش میکرد تا طریق درخت حیات را محافظت کند.برگرفته از نسخه خطی «کتاب مقدس یعنی عهد عتیق و عهد جدید»، Unwin Brothers، لندن، 1904 میلادی
تنظیم و ویرایش: اندیشکده اریحا (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |