-
۱۴۱۷
1) و تمامی جماعت آواز خود را بلند کرده فریاد نمودند. و قوم در آن شب میگریستند.
2) و جمیع بنیاسرائیل بر موسی و هارون همهمه کردند و تمامی جماعت به ایشان گفتند: “کاش که در زمین مصر میمردیم یا در این صحرا وفات مییافتیم!
3) و چرا یَهُوَه ما را به این زمین میآورد تا به دم شمشیر بیفتیم و زنان و اطفال ما به یغما برده شوند؟”
4) و به یکدیگر گفتند: “سرداری برای خود مقرر کرده به مصر برگردیم.”
5) پس موسی و هارون به حضور تمامی گروه جماعت بنیاسرائیل به رو افتادند.
6) و یوشع بننون و کالیب بنیفتّه که از جاسوسان زمین بودند رخت خود را دریدند.
7) و تمامی جماعت بنیاسرائیل را خطاب کرده گفتند: “زمینی که برای جاسوسی آن از آن عبور نمودیم زمین بسیاربسیار خوبی است.
8) اگر یَهُوَه از ما راضی است ما را به این زمین آورده آنرا به ما خواهد بخشید زمینی که به شیر و شهد جاری است.
9) زنهار از یَهُوَه متمرد مشوید و از اهل زمین ترسان مباشید زیرا که ایشان خوراک ما هستند سایة ایشان از ایشان گذشته است و یَهُوَه با ماست از ایشان مترسید.”
10) لیکن تمامی جماعت گفتند که باید ایشان را سنگسار کنند. آنگاه جلال یَهُوَه در خیمة اجتماع بر تمامی بنیاسرائیل ظاهر شد.
11) و یَهُوَه به موسی گفت: “تا به کی این قوم مرا اهانت نمایند؟ و تا به کی با وجود همة آیاتی که در میان ایشان نمودم به من ایمان نیاورند؟
12) ایشان را به وبا مبتلا ساخته هلاک میکنم و از تو قومی بزرگ و عظیمتر از ایشان خواهم ساخت.”
13) موسی به یَهُوَه گفت: “آنگاه مصریان خواهند شنید زیرا که این قوم را به قدرت خود از میان ایشان بیرون آوردی.
14) و به ساکنان این زمین خبر خواهند داد و ایشان شنیدهاند که تو ای یَهُوَه در میان این قوم هستی زیرا که تو ای یَهُوَه معاینه دیده میشوی و ابر تو بر ایشان قایم است و تو پیش روی ایشان روز در ستون ابر و شب در ستون آتش میخرامی.
15) پس اگر این قوم را مثل شخص واحد بکُشی طوایفی که آوازة تو را شنیدهاند خواهند گفت:
16) چونکه یَهُوَه نتوانست این قوم را به زمینی که برای ایشان قسم خورده بود در آورد از این سبب ایشان را در صحرا کشت.
17) پس الآن قدرت یَهُوَه عظیم بشود چنانکه گفته بودی
18) که یَهُوَه دیرخشم و بسیار رحیم و آمرزندة گناه و عصیان است لیکن مجرم را هرگز بیسزا نخواهد گذاشت بلکه عقوبت گناه پدران را بر پسران تا پشت سوم و چهارم میرساند.
19) پس گناه این قوم را بر حسب عظمتِ رحمت خود بیامرز چنانکه این قوم را از مصر تا اینجا آمرزیدهای.”
20) یَهُوَه گفت: “برحسب کلام تو آمرزیدم.
21) لیکن به حیات خود قسم که تمامی زمین از جلال یَهُوَه پر خواهد شد.
22) چونکه جمیع مردانی که جلال و آیات مرا که در مصر و بیابان نمودند دیدند مرا ده مرتبه امتحان کرده آواز مرا نشنیدند.
23) به درستی که ایشان زمینی را که برای پدران ایشان قسم خوردم نخواهند دید و هر که مرا اهانت کرده باشد آنرا نخواهد دید.
24) لیکن بندة من کالیب چونکه روح دیگر داشت و مرا تماماً اطاعت نمود او را به زمینی که رفته بود داخل خواهم ساخت و ذریت او وارث آن خواهند شد.
25) و چونکه عمالیقیان و کنعانیان در وادی ساکنند فردا رو گردانیده از راه بحر قلزم به صحرا کوچ کنید.”
26) و یَهُوَه موسی و هارون را خطاب کرده گفت:
27) “تا به کی جماعت شریر را که بر من همهمه میکنند متحمل بشوم؟ همهمة بنیاسرائیل را که بر من همهمه میکنند شنیدم.
28) به ایشان بگو یَهُوَه میگوید: به حیات خودم قسم که چنانکه شما در گوش من گفتید همچنان با شما عمل خواهم نمود.
29) لاشههای شما در این صحرا خواهد افتاد و جمیع شمردهشدگان شما بر حسب تمامی عدد شما از بیست ساله و بالاتر که بر من همهمه کردهاید.
30) شما به زمینی که دربارة آن دست خود را بلند کردم که شما را در آن ساکن گردانم هرگز داخل نخواهید شد مگر کالیب بنیفُنّه و یوشع بننون.
31) اما اطفال شما که دربارة آنها گفتید که به یغما برده خواهند شد ایشان را داخل خواهم کرد و ایشان زمینی را که شما رد کردید خواهند دانست.
32) لیکن لاشههای شما در این صحرا خواهد افتاد.
33) و پسران شما در این صحرا چهل سال آواره بوده بار زناکاری شما را متحمل خواهند شد تا لاشههای شما در صحرا تلف شود.
34) بر حسب شمارة روزهایی که زمین را جاسوسی میکردید یعنی چهل روز. یک سال به عوض هر روز بار گناهان خود را چهل سال متحمل خواهید شد و مخالفت مرا خواهید دانست.
35) من که یَهُوَه هستم گفتم که البته اینرا به تمامی این جماعت شریر که به ضد من جمع شدهاند خواهم کرد و در این صحرا تلف شده در اینجا خواهند مرد.”
36) و اما آن کسانی که موسی برای جاسوسی زمین فرستاده بود و ایشان چون برگشتند خبر بد دربارة زمین آورده تمام جماعت را از او گلهمند ساختند
37) آن کسانی که این خبر بد را دربارة زمین آورده بودند به حضور یَهُوَه از وبا مردند.
38) اما یوشع بننون و کالیب بنیفُتّه از جملة آنانی که برای جاسوسی زمین رفته بودند زنده ماندند.
39) و چون موسی این سخنان را به جمیع بنیاسرائیل گفت قوم بسیار گریستند.
40) و بامدادان به زودی برخاسته به سر کوه برآمده گفتند: “اینک حاضریم و به مکانی که یَهُوَه وعده داده است میرویم زیرا گناه کردهایم.”
41) موسی گفت: “چرا از فرمان یَهُوَه تجاوز مینمایید؟ لیکن این کار به کام نخواهد شد!
42) مروید زیرا یَهُوَه در میان شما نیست مبادا از پیش دشمنان خود منهزم شوید.
43) زیرا عمالیقیان و کنعانیان آنجا پیش روی شما هستند پس به شمشیر خواهید افتاد و چونکه از پیروی یَهُوَه رو گردانیدهاید لهذا یَهُوَه با شما نخواهد بود.”
44) لیکن ایشان از راه تکبر به سر کوه رفتند اما تابوت عهد یَهُوَه و موسی از میان لشکرگاه بیرون نرفتند.
45) آنگاه عمالیقیان و کنعانیان که در آن کوهستان ساکن بودند فرود آمده ایشان را زدند و تا حرما منهزم ساختند.
تنظیم و ویرایش: پژوهش های حقوق و ادیان (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |