-
۱۳۷۳
1) و قورح بنیصهار بنقَهات بنلاوی و داتان و اَبیرام پسران اَبیآب و اُوًن بنقالیت پسران رؤبین (کسان) گرفته
2) و بعضی از بنیاسرائیل یعنی دویست و پنجاه نفر از آقاان جماعت که برگزیدگان شورا و مردان معروف بودند به حضور موسی برخاستند.
3) و به مقابل موسی و هارون جمع شده به ایشان گفتند: “شما از حد خود تجاوز مینمایید زیرا تمامی جماعت هر یک از ایشان مقدساند و یَهُوَه در میان ایشان است. پس چرا خویشتن را بر جماعتِ یَهُوَه بر میافرازید؟”
4) و چون موسی اینرا شنید به روی خود درافتاد
5) و قورح و تمامی جمعیت او را خطاب کرده گفت: “بامدادان یَهُوَه نشان خواهد داد که چه کس از آن وی و چه کس مقدس است و او را نزد خود خواهد آورد و هر که را برای خود برگزیده است او را نزد خود خواهد آورد.
6) این را بکنید که مِجًمرها برای خود بگیرید ای قورح و تمامی جمعیت تو.
7) و آتش در آنها گذارده فردا به حضور یَهُوَه بخور در آنها بریزید و آن کس که یَهُوَه برگزیده است مقدس خواهد شد. ای پسران لاوی شما از حد خود تجاوز مینمایید!”
8) و موسی به قورح گفت: “ای بنیلاوی بشنوید!
9) آیا نزد شما کم است که خدای اسرائیل شما را از جماعت اسرائیل ممتاز کرده است تا شما را نزد خود بیاورد تا در مسکن یَهُوَه خدمت نمایید و به حضور جماعت برای خدمت ایشان بایستید؟
10) و تو را و جمیع برادرانت بنیلاوی را با تو نزدیک آورد و آیا کهانت را نیز میطلبید؟
11) از این جهت تو و تمامی جمعیت تو به ضد یَهُوَه جمع شدهاید. و اما هارون چیست که بر او همهمه میکنید؟”
12) و موسی فرستاد تا داتان و ابیرام پسران الیاب را بخواند و ایشان گفتند: “نمیآییم!
13) آیا کم است که ما را از زمینی که به شیر و شهد جاری است بیرون آوردی تا ما را در صحرا نیز هلاک سازی که میخواهی خود را بر ما حکمران سازی؟
14) و ما را هم به زمینی که به شیر و شهد جاری است در نیاوردی و ملکیتی از مزرعهها و تاکستانها به ما ندادی. آیا چشمان این مردمان را میکنی؟ نخواهیم آمد!”
15) و موسی بسیار خشمناک شده به یَهُوَه گفت: “هدیة ایشان را منظور منما یک خر از ایشان نگرفتم و به یکی از ایشان زیان نرساندم.”
16) و موسی به قورح گفت: “تو با تمامی جمعیت خود فردا به حضور یَهُوَه حاضر شوید تو و ایشان و هارون.
17) و هر کس مِجًمر خود را گرفته بخور بر آنها بگذارد و شما هر کس مِجًمر خود یعنی دویست و پنجاه مِجًمر به حضور یَهُوَه بیاورید تو نیز و هارون هر یک مِجًمر خود را بیاورید.”
18) پس هر کس مِجًمر خود را گرفته و آتش در آنها نهاده و بخور بر آنها گذارده نزد دروازة خیمة اجتماع با موسی و هارون ایستادند.
19) و قورح تمامی جماعت را به مقابل ایشان نزد در خیمة اجتماع جمع کرد و جلال یَهُوَه بر تمامی جماعت ظاهر شد.
20) و یَهُوَه موسی و هارون را خطاب کرده گفت:
21)“خود را از این جماعت دور کنید تا ایشان را در لحظهای هلاک کنم.”
22) پس ایشان به روی در افتاده گفتند: “ای خدا که خدای روحهای تمام بشر هستی آیا یکنفر گناه ورزد و بر تمام جماعت غضبناک شوی؟”
23) و یَهُوَه موسی را خطاب کرده گفت:
24)“جماعت را خطاب کرده بگو از اطراف مسکن قورح و داتان و ابیرام دور شوید.”
25) پس موسی برخاسته نزد داتان و ابیرام رفت و مشایخ اسرائیل در عقب وی رفتند.
26) و جماعت را خطاب کرده گفت: “از نزد خیمههای این مردمان شریر دور شوید و چیزی را که از آن ایشان است لمس منمایید مبادا در همة گناهان ایشان هلاک شوید.”
27) پس از اطراف مسکن قورح و داتان و ابیرام دور شدند و داتان و ابیرام بیرون آمده با زنان و پسران و اطفال خود به در خیمههای خود ایستادند.
28) و موسی گفت: “از این خواهید دانست که یَهُوَه مرا فرستاده است تا همة این کارها را بکنم و به ارادة من نبوده است.
29) اگر این کسان مثل موت سایر بنیآدم بمیرند و اگر مثل وقایع جمیع بنیآدم بر ایشان واقع شود یَهُوَه مرا نفرستاده است.
30) و اما اگر یَهُوَه چیز تازهای بنماید و زمین دهان خود را گشاده ایشان را با جمیع مایملک ایشان ببلعد که به گور زنده فرود روند آنگاه بدانید که این مردمان یَهُوَه را اهانت نمودهاند.”
31) و چون از گفتن همة این سخنان فارغ شد زمینی که زیر ایشان بود شکافته شد.
32) و زمین دهان خود را گشوده ایشان را و خانههای ایشان و همة کسان را که تعلق به قورح داشتند با تمامی اموال ایشان بلعید.
33) و ایشان با هرچه به ایشان تعلق داشت زنده به گور فرو رفتند و زمین بر ایشان به هم آمد که از میان جماعت هلاک شدند.
34) و جمیع اسرائیلیان که به اطراف ایشان بودند از نعرة ایشان گریختند زیرا گفتند مبادا زمین ما را نیز ببلعد.
35) و آتش از حضور یَهُوَه بدر امده دویست و پنجاه نفر را که بخور میگذرانیدند سوزانید.
36) و یَهُوَه موسی را خطاب کرده گفت:
37)“به العازار بنهارون کاهن بگو که مِجًمرها را از میان آتش بردار و آتش را به آن طرف بپاش زیرا که آنها مقدس است
38) یعنی مِجًمرهای این گناهکاران را به ضد جان ایشان و از آنها تختهای پهن برای پوشش مذبح بسازند زیرا چونکه آنها را به حضور یَهُوَه گذرانیدهاند مقدس شده است تا برای بنیاسرائیل آیتی باشد.”
39) پس العازر کاهن مِجًمرهای برنجین را که سوخته شدگان گذرانیده بودند گرفته از آنها پوشش مذبح ساختند.
40) تا برای بنیاسرائیل یادگار باشد تا هیچ غریبی که از اولاد هارون نباشد بجهت سوزانیدن بخور به حضور یَهُوَه نزدیک نیاید مبادا مثل قورح و جمعیتش بشود چنانکه یَهُوَه به واسطة موسی او را امر فرموده بود.
41) و در فردای آنروز تمامی جماعت بنیاسرائیل بر موسی و هارون همهمه کرده گفتند که شما قوم یَهُوَه را کشتید.
42) و چون جماعت بر موسی و هارون جمع شدند به سوی خیمة اجتماع نگریستند و اینک ابر آنرا پوشانید و جلال یَهُوَه ظاهر شد.
43) و موسی و هارون پیش خیمة اجتماع آمدند.
44) و یَهُوَه موسی را خطاب کرده گفت:
45) “از میان این جماعت دور شوید تا ایشان را ناگهان هلاک سازم.” و ایشان به روی خود درافتادند.
46) و موسی به هارون گفت: “مِجًمر خود را گرفتهآتش از روی مذبح در آن بگذار و بخور بر آن بریز و به زودی به سوی جماعت رفته برای ایشان کفاره کن زیرا غضب از حضور یَهُوَه برآمده و وبا شروع شده است.”
47) پس هارون به نحوی که موسی گفته بود آنرا گرفته در میان جماعت دوید و اینک وبا در میان قوم شروع شده بود. پس بخور را بریخت و بجهت قوم کفاره نمود.
48) و او در میان مردگان و زندگان ایستاد و وبا بازداشته شد.
49) و عدد کسانی که از وبا مردند چهارده هزار و هفتصد بود سوای آنانی که در حادثة قورح هلاک شدند.
50) پس هارون نزد موسی به در خیمة اجتماع برگشت و وبا رفع شد.
تنظیم و ویرایش: پژوهش های حقوق و ادیان (bjes.ir)
پیدایش |
خروج |
لاویان |
اعداد |
تثنیه |
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
||||
- |
- |
|||
- |
- |
|||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
||
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
|
- |
- |
- |
- |
- |