-
-
۲۱۵۰
و موسی از عربات موآب به کوه نبو بر قلة فسجه که در مقابل اریحاست برآمد و یَهُوَه تمامی زمین را از جلعاد تا دان به او نشان داد. و تمامی نفتالی و زمین افرایم و منسی و تمامی زمین یهودا را تا دریای مغربی.
و موسی از عربات موآب به کوه نبو بر قلة فسجه که در مقابل اریحاست برآمد و یَهُوَه تمامی زمین را از جلعاد تا دان به او نشان داد. و تمامی نفتالی و زمین افرایم و منسی و تمامی زمین یهودا را تا دریای مغربی.
و این است برکتی که موسی مرد خدا قبل از وفاتش به بنیاسرائیل برکت داده. گفت: «یَهُوَه از سینا آمد و از سعیر بر ایشان طلوع نمود و از جبل فاران درخشان گردید و با کرورهای مقدسین آمد و از دست راست او برای ایشان شریعت آتشین پدید آمد.
ای آسمان گوش بگیر تا بگویم. و زمین سخنان دهانم را بشنود. تعلیم من مثل باران خواهد بارید و کلام من مثل شبنم خواهد ریخت مثل قطرههای باران بر سبزة تازه و مثل بارش ها بر گیاهان.
و موسی رفته این سخنان را به تمامی اسرائیل بیان کرد و به ایشان گفت: «من امروز صد و بیست ساله هستم و دیگر طاقت خروج و دخول ندارم و یَهُوَه به من گفته است که از این اردن عبور نخواهی کرد.
و چون جمیع این چیزها یعنی برکت و لعنتی که پیش روی تو گذاشتم بر تو عارض شود و آن ها را در میان جمیع امت هایی که یَهُوَه خدایت تو را به آنجا خواهد راند بیاد آوری...
این است کلمات عهدی که یَهُوَه در زمین موآب به موسی امر فرمود که با بنیاسرائیل ببندد سوای آن عهد که با ایشان در حوریب بسته بود. و موسی تمامی اسرائیل را خطاب کرده به ایشان گفت: «هر آنچه یَهُوَه در زمین مصر با فرعون و جمیع بندگانش و تمامی زمینش عمل نمود شما دیدهاید.
«و اگر آواز یَهُوَه خدای خود را به دقت بشنوی تا هوشیار شده تمامی اوامر او را که من امروز به تو امر می فرمایم بجا آوری آنگاه یَهُوَه خدایت تو را بر جمیع امت های جهان بلند خواهد گردانید. و تمامی این برکتها به تو خواهد رسید و تو را خواهد دریافت اگر آواز یَهُوَه خدای خود را بشنوی.
و موسی و مشایخ اسرائیل قوم را امر فرموده گفتند: «تمامی اوامری را که من امروز به شما امر می فرمایم نگاه دارید. و در روزی که از اردن به زمینی که یَهُوَه خدایت به تو می دهد عبور کنید برای خود سنگ های بزرگ برپا کردهآن ها را با گچ بمال.
و چون به زمینی که یَهُوَه خدایت تو را نصیب می دهد داخل شدی و در آن تصرف نموده ساکن گردیدی آنگاه نوبر تمامی حاصل زمین را که از زمینی که یَهُوَه خدایت به تو می دهد جمع کرده باشی بگیر و آن را در سبد گذاشته به مکانی که یَهُوَه خدایت برگزیند تا نام خود را در آن ساکن گرداند برو.
اگر در میان مردم مرافعهای باشد و به محاکمه آیند و در میان ایشان داوری نمایند آنگاه عادل را عادل شمارند و شریر را ملزم سازند. و اگر شریر مستوجب تازیانه باشد آنگاه داور او را بخواباند و حکم دهد تا او را موافق شرارتش به حضور خود به شماره بزنند.
چون کسی زنی گرفته به نکاح خود درآورد اگر در نظر او پسند نیاید از این که چیزی ناشایسته در او بیابد آنگاه طلاقنام های نوشته بدستش دهد و او را از خآن هاش رها کند. و از خانه او روانه شده برود و زن دیگری شود.
شخصی که کوبیده بیضه و آلت بریده باشد داخل جماعت یَهُوَه نشود. حرام زادهای داخل جماعت یَهُوَه نشود حتی تا پشت دهم احدی از او داخل جماعت یَهُوَه نشود...
اگر گاو یا گوسفند برادر خود را گم شد بینی از او رو مگردان. آن را البته نزد برادر خود برگردان. و اگر برادرت نزدیک تو نباشد یا او را نشناسی آن را به خانة خود بیاور و نزد تو بماند تا برادرت آن را طلب نماید آنگاه آن را به او رد نما.
اگر در زمینی که یَهُوَه خدایت برای تصرّفش به تو می دهد مقتولی در صحرا افتاده پیدا شود و معلوم نباشد که قاتل او کیست، آنگاه مشایخ و داوران تو بیرون آمده مسافت شهرهایی را که در اطراف مقتول است بپیمایند...
چون برای مقاتله با دشمن خود بیرون روی و اسبها و ارابهها و قومی را زیاده از خود بینی از ایشان مترس زیرا یَهُوَه خدایت که تو را از زمین مصر برآورده است با توست. و چون به جنگ نزدیک شوید. آنگاه کاهن پیش آمده قوم را مخاطب سازد...
وقتی که یَهُوَه خدایت این امت ها را که یَهُوَهخدایت زمین ایشان را به تو می دهد منقطع سازد و تو وارث ایشان شده در شهرها و خانههای ایشان ساکن شوی، پس سه شهر را برای خود در میان زمینی که یَهُوَه خدایت به جهت ملکیت به تو می دهد جدا کن...
لاویان کهنه و تمامی سبط لاوی را حصّه و نصیبی با اسرائیل نباشد. هدایای آتشین یَهُوَه و نصیب او را بخورند. پس ایشان در میان برادران خود نصیب نخواهند داشت. یَهُوَه نصیب ایشان است چنانکه به ایشان گفته است...
گاو یا گوسفندی که در آن عیب یا هیچ چیز بد باشد برای یَهُوَه خدای خود ذبح نکن چون که آن نزد یَهُوَه خدایت مکروه است. اگر در میان تو در یکی از دروازههایت که یَهُوَه خدایت به تو می دهد مرد یا زنی پیدا شود که در نظر یَهُوَهخدایت کار ناشایسته نمودهاز عهد او تجاوز کند...
ماه ابیب را نگاهدار و فصح را به جهت یَهُوَه خدایت بجا آور زیرا که در ماه ابیب یَهُوَه خدایت تو را از مصر در شب بیرون آورد. پس فصح را از رمه و گله برای یَهُوَه خدایت ذبح کن در مکانی که یَهُوَه برگزیند تا نام خود را در آن ساکن سازد.
و در آخر هر هفت سال انفکاک نمایی. و قانون انفکاک این باشد: هر طلبکاری قرضی را که به همسایة خود داده باشد منفکّ سازد و از همسایة و برادر خود مطالبه نکند چون که انفکاک یَهُوَه اعلان شده است.