باب 32 سفر خروج (تورات)

  • ۱۷۸۳

خروج

باب سی و دوم
 

1)     و چون قوم دیدند که موسی در فرود آمدن از کوه تأخیر نمود قوم نزد هارون جمع شده وی را گفتند: “برخیز و برای ما خدایان بساز که پیش روی ما بخرامند زیرا این مرد موسی که ما را از زمین مصر بیرون آورد نمیدانیم او را چه شده است.”

2)     هارون بدیشان گفت: “گوشواره های طلا را که در گوش زنان و پسران و دختران شماست بیرون کرده نزد من بیاورید.”

3)     پس تمامی قوم گوشواره های زرین را که در گوشهای ایشان بود بیرون کرده نزد هارون آوردند.

4)     و آنها را از دست ایشان گرفته آنرا با قلم نقش کرد و از آن گوسالة ریخته شده ساخت و ایشان گفتند: “ای اسرائیل این خدایان تو میباشند که تو را از زمین مصر بیرون آوردند.”

5)     و چون هارون این را بدید مذبحی پیش آن بنا کرد و هارون ندا در داده گفت: “فردا عید یَهُوَه میباشد.”

6)     و بامدادان برخاسته قربانیهای سوختنی گذرانیدند و هدایای سلامتی آوردند و قوم برای خوردن و نوشیدن نشستند و بجهت لعب برپا شدند.

7)     و یَهُوَه به موسی گفت: “روانه شده بزیر برو زیرا که این قوم تو که از زمین مصر بیرون آورده ای فاسد شده اند.

8)     و به زودی از آن طریقی که بدیشان امر فرموده ام انحراف ورزیده گوسالة ریخته شده برای خویشتن ساخته اند و نزد آن سجده کرده و قربانی گذرانیده میگویند که ای اسرائیل این خدایان تو میباشند که تو را از زمین مصر بیرون آورده اند.”

9)     و یَهُوَه به موسی گفت: “این قوم را دیده ام و اینک قوم گردنکش میباشند.

10)  و اکنون مرا بگذار تا خشم من بر ایشان مشتعل شده ایشان را هلاک کنم و تو را قوم عظیم خواهم ساخت.”

11)  پس موسی نزد یَهُوَه خدای خود تضرع کرده گفت: “ای یَهُوَه چرا خشم تو بر قوم خود که با قوت عظیم و دست زورآور از زمین مصر بیرون آورده ای مشتعل شده است؟

12)  چرا مصریان این سخن گویند که ایشان را برای بدی بیرون آورد تا ایشان را در کوهها بکشد و از روی زمین تلف کند؟ پس از شدت خشم خود برگرد‌ و از این قصد بدی قوم خویش رجوع فرما.

13)  بندگان خود ابراهیم و اسحاق و اسرائیل را بیادآور که برای ایشان به ذات خود قسم خورده بدیشان گفتی که ذریت شما را مثل ستارگان آسمان کثیر گردانم و تمامی این زمین را که دربارة آن سخن گفته ام به ذریت شما بخشم تا آنرا متصرف شوند تا ابدالآباد.”

14)  پس یَهُوَه از آن بدی که گفته بود که به قوم خود برساند رجوع فرمود.

15)  آنگاه موسی برگشته از کوه به زیر آمد و دو لوح شهادت به دست وی بود و لوحها به هر دو طرف نوشته بود بدین طرف و بدان طرف مرقوم بود.

16)  و لوحها صنعت خدا بود و نوشته نوشتة خدا بود منقوش بر لوحها.

17)  و چون یوشع آواز قوم را که میخروشیدند شنید به موسی گفت: “در اردو صدای جنگ است.”

18)  گفت: “صدای خروش ظفر نیست و صدای خروش شکست نیست بلکه آواز مغَنّیان را من میشنوم.”

19)  و واقع شد که چون نزدیک به اردو رسید و گوساله و رقص کنندگان را دید خشم موسی مشتعل شد و لوحها را از دست خود افکنده آنها را زیر کوه شکست.

20)  و گوساله ای را که ساخته بودند گرفته به آتش سوزانید و آنرا خرد کرده نرم ساخت و بر روی آب پاشیده بنی اسرائیل را نوشانید.

21)  و موسی به هارون گفت: “این قوم به تو چه کرده بودند که گناه عظیمی بر ایشان آوردی؟”

22)  هارون گفت: “خشم آقایم افروخته نشود تو این قوم را میشناسی که مایل به بدی میباشند.

23)  و به من گفتند برای ما خدایان بساز که پیش روی ما بخرامند زیرا که این مرد موسی که ما را از زمین مصر بیرون آورده است نمیدانیم او را چه شده.

24)  بدیشان گفتم هر که را طلا باشد آنرا بیرون کند پس به من دادند و آنرا در آتش انداختم و این گوساله بیرون آمد.”

25)  و چون موسی قوم را دید که بی لگام شده اند زیرا که هارون ایشان را برای رسوایی ایشان در میان دشمنان ایشان بی لگام ساخته بود

26)  آنگاه موسی به دروازة اردو ایستاده گفت: “هر که به طرف یَهُوَه باشد نزد من آید.” پس جمیع بنی لاوی نزد وی جمع شدند.

27)  او بدیشان گفت: “یَهُوَه خدای اسرائیل چنین میگوید: هر کس شمشیر خود را بر ران خویش بگذارد و از دروازه تا دروازة اردو آمد و رفت کند و هر کس برادر خود و دوست خویش و همسایة خود را بکشد.”

28)  و بنی لاوی موافق سخن موسی کردند. و در آنروز قریب سه هزار نفر از قوم افتادند.

29)  و موسی گفت: “امروز خویشتن را برای یَهُوَه تخصیص نمایید حتی هر کس به پسر خود و به برادر خویش تا امروز شما را برکت دهد.”

30)  و بامدادان واقع شد که موسی به قوم گفت: “شما گناهی عظیم کرده اید. اکنون نزد یَهُوَه بالا میروم شاید گناه شما را کفاره کنم.”

31)  پس موسی به حضور یَهُوَه برگشت و گفت: “آه این قوم گناهی عظیم کرده و خدایان طلا برای خویشتن ساخته اند.

32)  الآن هر گاه گناه ایشان را میآمرزی و اگر نه مرا از دفترت که نوشته ای محو ساز.”

33)  یَهُوَه به موسی گفت: “هر که گناه کرده است او را از دفتر خود محو سازم.

34)  و اکنون برو و این قوم را بدانجایی که به تو گفته ام راهنمایی کن. اینک فرشتة من پیش روی تو خواهد خرامید لیکن در یوم تفقد من گناه ایشان را از ایشان بازخواست خواهم کرد.”

35)  و یَهُوَه قوم را مبتلا ساخت زیرا گوساله ای را که هارون ساخته بود ساخته بودند.
ترجمه: انجمن پخش کتب مقدسه
تهیه و تنظیم: اندیشکده اریحا (bjes.ir)

پیدایش

خروج

لاویان

اعداد

تثنیه

باب 1

باب 1

باب 1

باب 1

باب 1

باب 2

باب 2

باب 2

باب 2

باب 2

باب 3

باب 3

باب 3

باب 3

باب 3

باب 4

باب 4

باب 4

باب 4

باب 4

باب 5

باب 5

باب 5

باب 5

باب 5

باب 6

باب 6

باب 6

باب 6

باب 6

باب 7

باب 7

باب 7

باب 7

باب 7

باب 8

باب 8

باب 8

باب 8

باب 8

باب 9

باب 9

باب 9

باب 9

باب 9

باب 10

باب 10

باب 10

باب 10

باب 10

باب 11

باب 11

باب 11

باب 11

باب 11

باب 12

باب 12

باب 12

باب 12

باب 12

باب 13

باب 13

باب 13

باب 13

باب 13

باب 14

باب 14

باب 14

باب 14

باب 14

باب 15

باب 15

باب 15

باب 15

باب 15

باب 16

باب 16

باب 16

باب 16

باب 16

باب 17

باب 17

باب 17

باب 17

باب 17

باب 18

باب 18

باب 18

باب 18

باب 18

باب 19

باب 19

باب 19

باب 19

باب 19

باب 20

باب 20

باب 20

باب 20

باب 20

باب 21

باب 21

باب 21

باب 21

باب 21

باب 22

باب 22

باب 22

باب 22

باب 22

باب 23

باب 23

باب 23

باب 23

باب 23

باب 24

باب 24

باب 24

باب 24

باب 24

باب 25

باب 25

باب 25

باب 25

باب 25

باب 26

باب 26

باب 26

باب 26

باب 26

باب 27

باب 27

باب 27

باب 27

باب 27

باب 28

باب 28

-

باب 28

باب 28

باب 29

باب 29

-

باب 29

باب 29

باب 30

باب 30

-

باب 30

باب 30

باب 31

باب 31

-

باب 31

باب 31

باب 32

باب 32

-

باب 32

باب 32

باب 33

باب 33

-

باب 33

باب 33

باب 34

باب 34

-

باب 34

باب 34

باب 35

باب 35

-

باب 35

-

باب 36

باب 36

-

باب 36

-

باب 37

باب 37

-

-

-

باب 38

باب 38

-

-

-

باب 39

باب 39

-

-

-

باب 40

باب 40

-

-

-

باب 41

-

-

-

-

باب 42

-

-

-

-

باب 43

-

-

-

-

باب 44

-

-

-

-

باب 45

-

-

-

-

باب 46

-

-

-

-

باب 47

-

-

-

-

باب 48

-

-

-

-

باب 49

-

-

-

-

باب 50

-

-

-

-

-

-

-

-

-