
و مذبحی برای سوزانیدن بخور بساز. آنرا از چوب شطیم بساز. طولش ذراعی باشد و عرضش زراعی یعنی مربع باشد و بلندی اش دو ذراع و شاخهایش از خودش باشد. و آنرا به طلای خالص بپوشان. سطحش و جانبهایش به هر طرف و شاخهایش را و تاجی از طلا گرداگردش بساز.

و مذبحی برای سوزانیدن بخور بساز. آنرا از چوب شطیم بساز. طولش ذراعی باشد و عرضش زراعی یعنی مربع باشد و بلندی اش دو ذراع و شاخهایش از خودش باشد. و آنرا به طلای خالص بپوشان. سطحش و جانبهایش به هر طرف و شاخهایش را و تاجی از طلا گرداگردش بساز.

و این است کاری که بدیشان میکنی برای تقدیس نمودن ایشان تا بجهت من کهانت کنند: یک گوساله و دو قوچ بی عیب بگیر و نان فطیر و قرصهای فطیر سرشته به روغن و رقیقهای فطیر مسح شده به روغن آنها را از آرد نرم گندم بساز. و آنها را در یک سبد بگذار و آنها را در سبد با گوساله و دو قوچ بگذران.

و تو برادر خود هارون و پسرانش را با وی از میان بنی اسرائیل نزد خود بیاور تا برای من کهانت بکند یعنی هارون و ناداب و ابیهو و العازار و ایتامار پسران هارون. و رختهای مقدس برای برادرت هارون بجهت عزت و زینت بساز.

و مذبح را از چوب شطیم بساز طولش پنج ذراع و عرضش پنج ذراع. و مذبح مربع باشد. و بلندی اش سه ذراع. و شاخه هایش را بر چهار گوشه اش بساز و شاخه هایش از همان باشد و آنرا به برنج بپوشان.

و مسکن را از ده پردة کتان نازک تابیده و لاجورد و ارغوان و قرمز بساز. با کروبیان از صنعت نساج ماهر آنها را ترتیب نما. طول یک پرده بیست و هشت ذراع و عرض یک پرده چهار ذراع و همة پرده ها را یک اندازه باشد. پنج پرده با یکدیگر پیوسته باشد و پنج پرده با یکدیگر پیوسته.

و یَهُوَه موسی را خطاب کرده گفت: “به بنی اسرائیل بگو که برای من هدایا بیاورند از هرکه به میلِ دل بیاورد هدایای مرا بگیرید. و این است هدایا که از ایشان میگیرید: طلا و نقره و برنج و لاجورد و ارغوان و قرمز و کتان نازک و پشم بز

و به موسی گفت: “نزد یَهُوَه بالا بیا تو و هارون و ناداب و اَبِیهو و هفتاد نفر از مشایخ اسرائیل و از دور سجده کنید. و موسی تنها نزدیک یَهُوَه بیاید و ایشان نزدیک نیایند و قوم همراه او بالا نیایند.” پس موسی آمده همة سخنان یَهُوَه و همة این احکام را به قوم باز گفت و تمامی قوم به یک زبان در جواب گفتند: “همة سخنانی که یَهُوَه گفته است بجا خواهیم آورد.”

خبر باطل را انتشار مده و با شریران همداستان مشو که شهادت دروغ دهی. “پیروی بسیاری برای عمل بد مکن و در مرافعه محضِ متابعتِ کثیری سخنی برای انحراف حق مگو. و در مرافعة فقیر نیز طرفداری او منما.

اگر کسی گاوی یا گوسفندی بدزدد و آن را بکشد یا بفروشد به عوض گاو پنج گاو و به عوض گوسفند چهار گوسفند بدهد. “اگر دزدی در رخنه کردن گرفته شود و او را بزنند بطوری که بمیرد باز خواستِ خون برای او نباشد. اما اگر آفتاب بر او طلوع کرد بازخواست خون برای او هست. البته مکافات باید داد و اگر چیزی ندارد به عوض دزدی که کرد فروخته شود.

و این است احکامی که پیش ایشان میگذاری: اگر غلام عبری بخری شش سال خدمت کند و در هفتمین بی قیمت آزاد بیرون رود. اگر تنها آمده تنها بیرون رود و اگر صاحب زن بوده زنش همراه او بیرون رود. اگر آقایش زنی بدو دهد و پسران یا دختران برایش بزاید آنگاه زن و اولادش از آن آقایش باشند و آن مرد تنها بیرون رود.

و خدا تکلم فرمود و همة این کلمات را بگفت: “من هستم یَهُوَه خدای تو که تو را از زمین مصر و از خانة غلامی بیرون آوردم. تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد. صورتی تراشیده و هیچ تمثالی از آنچه بالا در آسمان است و از آنچه پایین در زمین است و از آنچه در آب زیر زمین است برای خود مساز.

آنگاه موسی و بنی اسرائیل این سرود را برای یَهُوَه سراییده گفتند که: “یَهُوَه را سرود میخوانم زیرا که با جلال مظفر شده است. اسب و سوارش را به دریا انداخت. یَهُوَه قوت و تسبیح من است. و او نجات من گردیده است. این خدای من است پس او را تمجید میکنم. خدای پدر من است پس او را متعال میخوانم.

و یَهُوَه موسی را خطاب کرده گفت: “به بنی اسرائیل بگو که برگردیده برابر فَم الحیروت در میان مجًدل و دریا اردو زنند. و در مقابل بعل صَفُون در برابر آن به کنار دریا اردو زنید. و فرعون دربارة بنی اسرائیل خواهد گفت: در زمین گرفتار شده اند و صحرا آنها را محصور کرده است.

و یَهُوَه موسی را خطاب کرده گفت: “هر نخستزاده ای را که رحم را بگشاید در میان بنی اسرائیل خواه از انسان خواه از بهایم تقدیس نما او از آن من است.” و موسی به قوم گفت: “این روز را که از مصر از خانة غلامی بیرون آمدید یاد دارید زیرا یَهُوَه شما را به قوت دست از آنجا بیرون آورد پس نان خمیر خورده نشود. این روز در ماه اَبیب بیرون آمدید.

و یَهُوَه موسی و هارون را در زمین مصر مخاطب ساخته گفت: “این ماه برای شما سر ماهها باشد این اول از ماههای سال برای شماست. تمامی جماعت اسرائیل را خطاب کرده گویید که در دهم این ماه هر یکی از ایشان بره ای به حسب خانه های پدران خود بگیرند یعنی برای هر خانه یک بره.

و یَهُوَه به موسی گفت: “یک بلای دیگر بر فرعون و بر مصر میآورم و بعد از آن شما را از اینجا رهایی خواهد داد و چون شما را رها کند البته شما را بالکلّیه از اینجا خواهد راند. اکنون به گوش قوم بگو که هر مرد از همسایة خود و هر زن از همسایه اش آلات نقره و آلات طلا بخواهند.

و یَهُوَه به موسی گفت: “نزد فرعون برو زیرا که من دل فرعون و دل بندگانش را سخت کرده ام تا این آیات خود را در میان ایشان ظاهر سازم. و تا آنچه در مصر کردم و آیات خود را که در میان ایشان ظاهر ساختم بگوش پسرت و پسر پسرت باز گویی تا بدانید که من یَهُوَه هستم.”

و یَهُوَه به موسی گفت: “نزد فرعون برو و به وی بگو: یَهُوَه خدای عبرانیان چنین میگوید: قوم مرا رها کن تا مرا عبادت کنند. زیرا اگر تو از رهایی دادن ابا نمایی و ایشان را باز نگاه داری. همانا دست یَهُوَه بر مواشی تو که در صحرایند خواهد شد بر اسبان و الاغان و شتران و گاوان و گوسفندان یعنی وسایی بسیار سخت.

و یَهُوَه موسی را گفت: “نزد فرعون برو و به وی بگو یَهُوَه چنین میگوید: قوم مرا رها کن تا مرا عبادت نمایند. و اگر تو از رها کردن ایشان اِبا میکنی همانا من تمامی حدود تو را به وَزَغها مبتلا سازم. و نهر وزغها را به کثرت پیدا نماید به حدی که برآمده به خانه ات و خوابگاهت و بسترت و خانه های بندگانت و بر قومت و به تنورهایت و تغارهای خمیرت در خواهند آمد

و یَهُوَه به موسی گفت: “ببین تو را بر فرعون خدا ساخته ام و برادرت هارون نبی تو خواهد بود. هر آنچه به تو امر نمایم تو آنرا بگو و برادرت هارون آنرا به فرعون باز گوید تا بنی اسرائیل را از زمین خود رهایی دهد. و من دل فرعون را سخت میکنم و آیات و علامات خود را در زمین مصر بسیار میسازم.

یَهُوَه به موسی گفت: “الآن خواهی دید آنچه به فرعون میکنم زیرا که به دست قوی ایشان را رها خواهد کرد و به دست زورآور ایشان را از زمین خود خواهد راند.” و خدا به موسی خطاب کرده وی را گفت: “من یَهُوَه هستم. و به ابراهیم و اسحاق و یعقوب به نام خدای قادر مطلق ظاهر شدم لیکن به نام خود یَهُوَه نزد ایشان معروف نگشتم.